مفهوم حقوق بشر اغلب در کنار دو مفهوم «حقوق اساسی» و «حقوق شهروندی» مطرح میشود. این سه مفهوم، گاه مترادف جانشین یکدیگر به کار میروند اما در تفکیک مفهومی مرزهای ظریفی میان این مفاهیم سه گانه و دلالت موضوعی وجود دارد. میتوان گفت حقوق شهروندی آن بخش از حقوق اساسی است که در قانون اساسی هر کشوری شکل «ملی» به خود میگیرد و فقط شامل حال شهروندان همان کشور خاص میشود (مانند حق مشارکت سیاسی که ملهم از حقوق بشر در شکل نسبی آن است)
بسیاری براین عقیدهاند که قوانین موضوعه هر کشوری تاثیر مستقیم از مفهوم شهروندی و حقوق شهروندی میپذیرد. بعضی شهروندی را در ابعاد اجتماعی، سیاسی و مدنی تقسیم بندی میکنند اما به نظر میرسد در دسته بندی کلی میتوان شهروندی را در مسئولیتهای فردی و اجتماعی شهروندان و همچنین مسئولیتهای دولت در قبال شهروندان بررسی کرد. با نگاهی کلی در جوامع مختلف میتوان بخشی ازاین مفاهیم مشترک را عنوان و تکمیل کرد.
مسئولیتهای اجتماعی
شهروندان به طور داوطلبانه امکانات خود را جهت کمک به پیشرفت و بهبود شهر به کار میگیرند. شهروندان فعال با توجه به تخصص و استعداد خود در سازمانها و کمیتههای محلی گوناگون نظیر انجمن اولیا و مربیان و سازمانهای غیردولتی عضویت و فعالیت میکنند. شرکت در نشستها و اجتماعات شهری، حضور در محکمههای عمومی، هیات منصفه یا هیاتهای حل اختلاف، مشارکت در پروژههای اجتماعی برای پیشرفت جامعه و همچنین یافتن مشکلات و راهحل آنها بسیار سودمند خواهد بود.صاحبنظران برین عقیدهاند که اجتماعات محلی، و نهادهای مردم محور میتوانند با ارائه رفتارهای جدید و نهادینه ساختن آنها در جوامع، نقش موثری در ایجاد و بازتولید مفهوم شهروندی ایفا نمایند.
مسئولیتهای فردی
رای دادن:حق رای در عین حالی که، از نظر بسیاری، از جمله مسئولیتهای شهروندی محسوب میگردد اما در واقع یک امتیاز نیز میباشد. کسانی که رای نمیدهند در واقع صدایشان در دولت شنیده نمیشود.
قبل از هر رایگیری، اطلاعات مربوط به موضوع یا نامزدها باید بصورت شفاف به اطلاع شهروندان برسد.
خدمت در ارتش: در زمان جنگ، هر مردی که توانایی بدنی دارد، برای جنگ فراخوانده میشود. در زمان صلح نیز به صورت خدمت اجباری سربازی و یا داوطلبانه در نیروهای مسلح حاضر میشوند.
احترام به قانون و حقوق دیگران: هر شهروندی میبایست از قوانین اجتماع، ایالت و کشوری که در آنجا زندگی میکند، پیروی کند.
هر شهروندی میبایست به حقوق دیگران احترام بگذارد.
پرداخت مالیات: هر شهروندی موظف به پرداخت مالیات بر درآمد و دیگر عوارض قانونی بر اساس درستکاری و راستی و سرموقع میباشد.
مسئولیتهای دولت
از جمله مسئولیتهای دولت، خرج نمودن مالیات و عوارض دریافتی توسط بخشهای دولتی جهت ارائه خدمات زیر، به شهروندان است :
حفاظت از جان و مال و حقوق و امنیت شهروندان: توسط پلیس، آتشنشانی، امداد در حوادث و بلایای پیش بینی نشده، دادگاه و سامانه قضایی و نیروهای مسلح.
بهداشت و سلامتی: آب و غذای سالم، بازرسی از شیر و گوشت، نگهداری از بیمارستانها.
آموزش : مدرسهها و کتابخانههای عمومی.
نگهداری، تعمیر و ساخت جادهها، بزرگراهها و خیابانها و راه آهن.
حفاظت و نگهبانی از منابع طبیعی، جنگلها و محیطزیست.
حفاظت از پساندازها، با بازرسی از بانکها و ضمانت حسابهای بانکی.
کمک و جبران خسارات : در موارد پیش بینی نشده مانند سیل، زلزله و خشکسالی.
فرهنگ شهروندی (Citizenship Culture)
فرهنگ شهروندی مجموعه ای از ارزشها،نگرش ها و قوانین مشترک بنیادی است که در بردارند احساس تعلق، تعهد و احترام به میراث مشترک، همچنین تشخیص حقوق و تعهدات شهروندی می باشد. این مفهوم نه تنها اشاره به یادگیری زندگی جمعی دارد،بلکه شامل کسب ارزشها،نگرشها،مهارت ها و وفاداری به تعهدات شهروندی است. موضوع کلیدی در فرهنگ شهروندی ،کسب«سرمایه اجتماعی» است. سرمایه اجتماعی ظرفیت و استعداد تعامل و همکاری بین مردم و نهادها برای رسیدن به خیر جمعی است. از ویژگی های فرهنگ شهروندی،احساس تعلق،اعتماد و امید به آینده،عزت نفس و فروتنی،همکاری عمومی،دیدگاه باز،وحدت سنت و مدرنیته می باشد.
فرهنگ شهروندی نقطه تلاقی و ماحصل حاکمیت خوب(در عرصه دولت) سازمان کارا (در عرصه عمومی) و شهروند فعال(در عرصه خصوصی) می باشد. به عبارتی فرهنگ شهروندی ایجاد نمی شود مگر با تعامل و ارتباط این سه بخش. به طور کلی فرهنگ شهروندی مستلزم دو نوع حرکت از «بالا به پایان» و از «پایین به بالا»
می باشد. حرکت از «پایین به بالا» همان مشارکت،مسولیت پذیری و مبارزه اجتماعی برای تحقق حقوق است. شهروندان باید برای استیفای حقوق خود در عرصه های مختلف اجتماعی قدم بگذارندو حرکت از« بالا به پایین» مستلزم کاهش تصدی گری دولت و کاستن از تسلب ساختارهای خود می باشد و از یک نظام بسته به سوی یک نظام باز حرکت کند. به عبارتی دولت این اجازه را به افراد،احزاب،گروهها و طبقات مختلف جامعه بدهد تا بتوانند در عرصه عمومی حضور پیدا کنند.
در جامعه سنتی فرد داراری ارزش و هویت جمعی است. اما در جامعه مدنی فرد یا شهروند دارای هویت فردی مستقلی است که به خاطر فردیت او دارای ارزش فطری است و و روابط افراد با یکدیگر یک رابطه قراردادی است که بر مبنای آن همه افراد جامعه صرف نظر از موقعیت و شان خود دارای حقوق،آزادی ها و مسئولیت های یکسانی در برابر قانون هستند. .در این عرصه وجود شهروندان مشارکت جو و فعال برای تحقق فرهنگ شهروندی اهمیت بسیاری دارد به ویژه از این نظر که شهروندی یک حق است و نه یک امتیاز . شهروند انسان آزاد و مختاری است که فقط در میان جمع زندگی نمی کند، بلکه جامعه ای را تشکیل می دهد که انواع روابط و پیوند ها را به هم دارند. بر این اساس شهروند به دو دسته فعال و منفعل تقسیم می شوند. شهروند منفعل همان است که هابرماس«عضویت دریافت شده » می نامد. در این معنا شهروند از وضعیت حقوق تعریف شده ای برخوردار است و مشارکت چندانی در نهادها ، روابط و رویه هایی که تضمین کننده ثبات آن وضعیت است ندارد. شهروند فعال از دیدگاه هابرماس«عضویت کسب شده» می باشد. در این معنا شهروندی مستلزم مشارکت فعال و جذب شدن فرد در جامعه ای است که هویت او را می سازد. شهروند خوب و فعال مشخص کننده افرادی است که به طور کامل در تعهدات عضویتی درگیر هستند.
کارلس مریام کیفیت ها و تعهداتی را برای شهروندی بر می شمارد که به اعتقاد او در همه کشورها یکسان است از جمله: میهن پرستی و وفاداری، تابعیت از قانون،شرکت در خدمات مدنی،داشتن حداقلی از خودتنظیمی،صداقت در روابط اجتماعی، بازشناسی تعهدات زندگی سیاسی،توانایی پاسخگویی به نیازهای جامعه در دوران تنش،آگاهی از ایدئولوژی های اساسی حکومت،انتقادگری در مقابل این ایدئولوژی ها به صورتی مسئولانه و اعتقاد به برابری مردم. بنابراین و با توجه به شاخص های مذکور می توان گفت که شهروند فعال،با مشارکت اجتماعی و متعهد بودن در قبال جامعه شناخته می شود که عنصر بسیار مهمی برای توسعه فرهنگ شهرنشینی است.
در یک دسته بندی دیگر ویژگی یک شهروند خوب را در سه حیطه «شناخت مدنی»،«توانایی های مدنی» و «نگرش های مدنی» تعریف کرده اند. منظور از شناخت مدنی،مجموعه ای از اطلاعات و آگاهی هایی است که یک شهروند خوب باید دارا باشد. توانایی های مدنی به مهارت های ضروری زندگی در یک جامعه مدنی اشاره دارد و نگرشهای مدنی به طرز تلقی ها ، باورها و اعتقادات شهروندان مرتبط می شود.هرکدام از این سه حیطه دارای شاخص ها و ویژگی هایی می باشند که در ذیل بدان اشاره می شود:
مولفه های شناخت مدنی:
-آگاهی از قوانین و مقررات اجتماعی
-آگاهی از حقوق شخصی
-آگاهی از حوادث و رویدادهای جاری جامعه
-آگاهی از مکاتب عقیدتی و ایدوئولوژ یکی جامعه
-آگاهی از تاریخ و سیر تحولات جامعه
-آگاهی از عقاید و دیدگاهای احزاب سیاسی عمده کشور
-آگاهی از وضعیت موجود جوامع در جهان معاصر
-آگاهی از ساختار و نحوه عملکرد دولت در سطوح ملی و محلی
-آگاهی از حقوق بین المللی
مولفه های توانایی های مدنی:
– مسئولیت پذیری
– احترام به حقوق متقابل
– التزام عملی به قانون
– توانایی تصمیم گیری منطقی و عادلانه
– توانایی درک متقابل
– توانایی رفتار بر اساس اصول اخلاقی و مذهبی مطلوب جامعه
– توانایی نقد و ارزیابی
– توانایی اقدام مستقل
– توانایی بدست آوردن اطلاعات ضروری
– توانایی مشارکت با دیگران(احزاب،انجمن ها،موسسات اجتماعی و ..)
– توانایی گفتمان و دیالوگ
مولفه های نگرشهای مدنی:
– دارا بودن حس وطن دوستی
– داشتن روحیه بردباری و تحمل
– داشتن روحیه قانون مداری
– علاقه و نگرانی نسبت و به رفاه و آسایش خود و دیگران
– داشتن روحیه انتقاد پذیری
– پذیرش تنوع و تکثر در جامعه و احترام به آن
– داشتن اعتقادات و باورهای مستقل
– خوشبین بودن