یکی از اموری که در هنر همواره مورد توجه بوده است، «نهاد» است. در برخی تعاریف از فرهنگ (مثل ادگاردشاین) نهادها خود قسمتی از فرهنگ هستند، امّا چه حاصل فرهنگ باشند و چه جزئی از فرهنگ، در هر صورت دارای تأثیر و تأثیرهای مشهودی بر فرهنگ هستند. در معماری به عنوان یک هنر پویا و بسیار زنده در دنیا و بخصوص اسلام و ایران این نهادها جایگاه بسیار محسوسی دارند. اینکه هنر پایگاه چه نهادهایی باشد و در هر جا و موقعیت از طریق هنر و نهادها چه پیامی را ارائه کند، یکی از راههای تشخیص قدرت و عظمت معماری هر خطه است.
اینکه معماری شما قدرت به عرصه آوردن چه اندازه از نهادها و به طبع آن چه اندازه از پیامهارا داراست نیز یکی از وجود عظمت یافتن هنر معماری یک خطه در تمام خطهای دیگر است.
امّا هنر رابطه معماری (هنر) با نهادها خود قابل مدیریت است، یعنی میتوان از معماری درخواست کرد و از او خواسته داشت. میتوان از معماری درخواست داشت که:
- نهادهای حیوانی، غریزی و به طور کلی مادی حیات بشر را به تصویر بکش و نماینده حیوانیت انسان باش؛
- نهادها، بُعد ماورای حیات انسان را نمایندگی کنند و در این مسیر از انبیاء پیروی کن ویا مکاتب انسانی و…
سپس میتوان معماری را که موزه نهادهاست در همه جا و متناسب با آن مکان ارائه کرد و میتوان موزههایی تشکیل داد که به دور از هیاهوی جامعه، فرهنگ را داخل آن دیوارها محصور کرد.
پس از این میتوان معماری را فقط در دیوارهای خشت و چوب دید و میتوان چهار دیواریهای اتومبیلها را نیز محیطی قابل معماری دانست و …..
در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، ذوق و هنر همواره پرتکاپو بوده است و طراوت را به زندگی ایرانیان پر احساس منتقل میکرده است. در دو جای از پوسته شهرها معماری ایرانی نشانی از هویت ایمانی، خصلتهای نیکوی الهی و شور و احساس عمیق به آن را به نمایش میگذاشته است. فقط مساجد، ؟؟؟ و کاروانسراها نبودهاند که معماری آنها انسان را به وجد میآورده است، خانهها نیز در شأن خود برای شور و احساس ایمانی یک خانواده دارای امکانات در خور توجه بوده است و از به متن آمدن نیازهای حیوانی جلوگیری میکرده است.
اما در دوران جدید نهادهای فرهنگی در چهار دیواریهای خشک موزهها محصور شدهاند و فقط یادی از آنها میشود.
عواطف ایرانی نمرده است امّا در و دیوار شهرها دیگر برای عواطف ما و جهت دادن به آنها برنامهای ندارند.
معماری جدید، اتومبیلها، لوازم خانگی و … صورتهایی را به جامعه وارد کردهاند که با هویت ایمانی و الهی ما سازگار نبود، امّا ما تحمل کردیم تا آنها ما را عوض کنند! در حال حاضر میتوان برنامهای ارائه داد تا توسط معماری، طراحی لباس و حتی طراحی خودرو برنامهای برای بازگشت نهادها به داخل زندگی ایرانی ریخته شود.
نهادها کمترین اثری که دارند این است که همچون ذکر دارای خصلت «تکرار» هستند و توجه را در دراز مدت به سمت خود و پذیرش خود معطوف میکنند.
در دنیا جوامعی که هنوز با نهادها همزیستی شدیدتری نسبت به امروز ما دارند، از کارکردهای فرهنگی آن سود و یا ضررهای آشکاری میبرند.
- گذری بر معماری ایرانی و اسلامی
ایران در طول تاریخ به وجود آمدنش توسط قوم آریا فرهنگ معماری خاص خود را به جهان ارائه داده است .ایران سرزمینی است با وسعت زیاد و به علت همین وسعت جغرافیایی و وجود ناحیه های متعدد دارای تنوع معماری زیادی می باشد اگرخوب دقت کنیم خواهیم فهمید که حتی در یک منطقه جغرافیایی خاص نیز با تنوع در شیوه ساخت مسکن روبه رو هستیم .
- عامل مکان وزمان در معماری ایرانی – اسلامی
ما برای بررسی و شناخت نگرش معماری ایرانی و به طور کلی معماری هر نقطه ای از جهان ابتدا به یک تقسیم بندی مناسب نیاز داریم شاید .در درجه ی اول دو عامل مکان و زمان نظر ما را به خود جلب می کند (در چه مکانی و در چه زمانی) این انتخاب را می توان کمی عجولانه تلقی کرد چرا که دو عامل ذکر شده را نمی توان به عنوان اساس تقسیم بندی به کار گرفت .همانطور که گفتیم در سرزمینی که در یک زمان ودر یک مکان شاهد تفاوت در شیوه ی معماری مسکن بوده ایم نمی توان این دو عامل را به عنوان تنها مؤلفه ها انتخاب نمود پس ناگزیر به قرار دادن مؤلفه های سومی در این معادله هستیم تا با بهره گیری از آن بتوانیم به یک تقسیم بندی ایده آل دست یابیم انتخاب گونه شناسی درونگرا وبرونگرا با توجه به این موضوع صورت گرفته است . لفظ درونگرا وبرونگرا در چند کلمه بدین صورت بیان می شود که د رخلق طرح بنا واجرای آن اولویت را با فضای داخلی در نظر گرفته اند یا فضای بیرونی ( در بکار بردن عناصری نظیر تزئینات ، عوامل بصری و…) معماری ایرانی ومعماری اسلامی توجه بر درونگرائی مسکن دارد .
- ملاقات دین با هنر در معماری مساجد
معماری مساجد ، شناسنامه هنرمندان مسلمان در هر دوره از تاریخ است .در مساجد دین با هنر ملاقات می کندومهمترین نمودهای هنر اسلامی ، در معماری این اماکن تجلی می یابد .صرفنظر از اینکه مساجد محل تزکیه مؤمنین هستند ، این بناهای باشکوه ، درچشم هر مورخ نیز شایسته آن است که ”نمایشگاههای هنر اسلامی ” نامیده شوند .جلوه های بسیاری از معماری وهنر اسلامی در مساجد دیده می شود ، این معماری وهنر آمیخته با مهندسی ، گچبری ، آجرکاری ، موزائیک سازی ، کاشیکاری ،سفالگری ، سنگ تراشی ، مقرنس سازی ، آئینه کاری ، کنده کاری ، منبت کاری ، خاتم کاری ، نگارگری ، خوشنویسی ، تذهیب ، پرتو پردازی ، فضاآرائی ، محوطه سازی و… است که هر یک به تنهائی نمونه هایی از هنرمندیهای بی بدیلی است که توسط عاشقان ”الله“ در این مکانهای معنوی انجام می شود .
- گسترش معماری
هنر معماری اسلامی به واسطه وجود معماران زبردست که فعالیتهای ابداعی انجام می دادند با رعایت یکسری اصول خاص بسط و گسترش یافت که این هنر بر درایت و نوع نگاه دینی شخص صحه می گذاشت؛ در واقع این نوع معماری بر نظرات، تجارب و ابتکاراتی متکی بود که معمار از آن بهره می گرفت. این مسئله منجر به تنوع در معماری اسلامی شد و با توجه به اینکه این معماری از زبان قرآن نشأت می گرفت، عمق و غنای تمدن اسلام را با بهره گیری از روح معنویت نشان می داد.
- شاخصه های معماری
مقیاسهای ریاضیات و هندسه در معماری اسلامی بسیار مورد توجه بود. دورانی که معماری اسلامی در اوج رشد و شکوفایی خود بود، ارتباط معنوی شایسته ای با نیازهای انسان، شرایط زندگی و اجتماعی زمان خود برقرار می کرد . بنابراین می توان گفت که معماری اسلامی با روح تمدن اسلام تطبیق داشت.
با وجود تفاوت میان معماری و هنر معماری، معماری اسلامی دارای شاخصه های متفاوتی می شود که آن را از سبک و سیاقهای دیگر بناها جدا می سازد. این مؤلفه ها شامل هندسه علمی و هنرهای ابداعی بر گرفته از اندیشه های معنوی شخص میشود. ابداعی که معمار از آن بهره مند می شد، شیوه ای است که در هنر معماری پیش از این سابقه نداشته است و این به علت ویژگیهای دینی در اندیشه زیبایی شناسی اسلام است که در هنر معماری اسلامی متجلی شده است .
- هویت معماری اسلامی
ارتباط معماری با دین اسلام نشانه اعتقاد به توحید، ایمان و عمل به آموزه ها و تعالیم دین اسلام است. اندیشه توحیدی مبنی بر اعتقاد به خدای واحد سبکی بود که در اکثر هنرهای اسلامی به عنوان موضوعی بکر به کار می رفت. معماری اسلامی هنری بود که نه تنها در اماکن دینی چون مساجد مورد استفاده قرار می گرفت، بلکه از آن در مدارس، ضریحها و قصرها و حتی خانه ها و حمامها نیز بهره گرفته می شد.
هویت معماری اسلامی در همه جهان با وجود تنوعات زبانی و تمدنی یکسان است و این تنوعات از چین تا اقیانوس اطلس با وجود تعددات فرهنگها دیده می شود. اگر چه رومیها و دیگر اقوام نیز دارای معماری بودند، اما معماری اسلامی ویژگی خاص خود را داشت. از دیگر ویژگیهای هنر معماری اسلامی تزئینات است که مسجد النبی به عنوان اولین بنای اسلامی دارای معماری اسلامی دارای این ویژگی بوده است.
اگر چه در زمان نبی اکرم (ص) سقف آن از شاخه های نخل بود و با اتکا به عناصر تزئینی ساخته نشد، اما در زمان ولید بن عبدالملک معماری اسلام با استفاده از موزاییکهایی با رنگهای بسیار زیبا و متنوع معنوی در آن به کار رفت.
- ابداعات هنر اسلامی
اگر چه در زمان نبی اکرم (ص) سقف آن از شاخه های نخل بود و با اتکا به عناصر تزئینی ساخته نشد، اما در زمان ولید بن عبدالملک معماری اسلام با استفاده از موزاییکهایی با رنگهای بسیار زیبا و متنوع معنوی در آن به کار رفت. در هنر معماری اسلامی بیشتر از آیات قرآن به عنوان برجسته ترین ابداعات هنر اسلامی مورد استفاده قرار می گرفت که نوشتههایی از آیات قرآن بر روی سقفها، دیوارها و یا ستونها استفاده و به شکل خاص تزئین می شد . از برجسته ترین و قدیمی ترین خطوط زیبایی که با هنر معماری اسلامی تزئین شده داخل قبه الصخره است که آیات قرآن با خط کوفی نوشته و با موزاییک تزئین شده است.
- نقش معماری در ارائه تمدن وهویت اسلامی
وحدت و تنوع در معماری اسلامی شاید از برجسته ترین ویژگیهای آن باشد. این وحدت عامل اساسی توسعه و تکوین هویت معماری اسلامی و تأسیسات دینی به شمار می رود. به طوری که شیوه های معماری اسلامی در هر یک از کشورهای اسلامی متفاوت بوده است، اما وحدت در آنها به خوبی مشاهده می شود. حتی در ساختمانهای دینی که در پاریس، لندن، مونیخ و دیگر شهرهای اروپایی به شیوه معماری اسلامی ساخته می شد، هویت اسلامی کاملا مشخص است و نشان می دهد که اسلام در اروپا اشاعه یافته و مسلمانان به ویژه معماران اسلامی بیشترین نقش را در ارائه تمدن و هویت اسلامی داشتند.
- معماری وتمدن اسلامی
اما نکته مهم و قابل توجه این است که دیگر تمدنها هنر و معماری اسلامی را به عاریت گرفته اند، اما اگر چه تلاشهایی می کنند تا هنر معماری اسلامی را در نظام خود در آورند، اما هنرهای اسلامی اعم از معماری، خط و تزئینات اسلامی بر اقتدار و ابداع مسلمانان تکیه دارد که ما نمونه ای از این تزئینات و هنرهای معماری را در اصفهان، بغداد، دمشق، قاهره، قیروان می بینیم که به ۱۵ قرن پیش به زمان تاریخ تمدن اسلام باز می گردد و انتساب آن به هیچ حاکم و دولتی امکانپذیر نیست.
- تطبیق معماری اسلامی با روح تمدن اسلام
اندیشه توحیدی مبنی بر اعتقاد به خدای واحد سبکی بود که در اکثر هنرهای اسلامی به عنوان موضوعی بکر به کار می رفت. معماری اسلامی هنری بود که نه تنها در اماکن دینی چون مساجد مورد استفاده قرار می گرفت، بلکه از آن در مدارس، ضریحها و قصرها و حتی خانه ها و حمامها نیز بهره گرفته می شد. مقیاسهای ریاضیات و هندسه در معماری اسلامی بسیار مورد توجه بود. دورانی که معماری اسلامی در اوج رشد و شکوفایی خود بود، ارتباط معنوی شایسته ای با نیازهای انسان، شرایط زندگی و اجتماعی زمان خود برقرار می کرد . بنابراین می توان گفت که معماری اسلامی با روح تمدن اسلام تطبیق داشت.
- ویژگیهای معماری اسلامی
وحدت و تنوع در معماری اسلامی شاید از برجسته ترین ویژگیهای آن باشد. این وحدت عامل اساسی توسعه و تکوین هویت معماری اسلامی و تأسیسات دینی به شمار می رود. به طوری که شیوه های معماری اسلامی در هر یک از کشورهای اسلامی متفاوت بوده است، اما وحدت در آنها به خوبی مشاهده می شود. حتی در ساختمانهای دینی که در پاریس، لندن، مونیخ و دیگر شهرهای اروپایی به شیوه معماری اسلامی ساخته می شد، هویت اسلامی کاملا مشخص است و نشان می دهد که اسلام در اروپا اشاعه یافته و مسلمانان به ویژه معماران اسلامی بیشترین نقش را در ارائه تمدن و هویت اسلامی داشتند.