[ad_1]
واکاوی اجتماعی قتل «ستایش قریشی» دختر ۶ ساله افغانستانی در گفتگو با یک جامعه شناس
ماهنامه دنیای کودک پارسی – فاطمه یزدانی: تیتر خبر به قدری تکان دهنده بود که نمی شد در میان سیل خبرهای روز نادیده اش گرفت: ستایش ۶ ساله بعد از تجربه تلخ تجاوز به قتل رسید؛ قاتل هم پسر نوجوان همسایه است. ۲ طرف این جنایت هولناک را که بنگری، با کودک طرفی؛ کودکانی که هر ۲ به نوعی قربانی اند، قربانی جامعه و موقعیتی که در آن قرار گرفته اند.
هر قدر هم که رسانه ها و مسئولان در مذمت نقش شبکه های اجتماعی و اینترنتی در وقوع این جنایت دم زنند و قلم فرسایی کنند، دقیق شدن در جزییات مواردی را برجسته می کند که نمی توان به سادگی از کنارشان گذشت. حاشیه نشینی، فقر و شبکه ای پیچیده از سرخوردگی های عاطفی، جنسی و اجتماعی در موقعیتی وسوسه انگیز امیر ۱۷ ساله را به بیراهه کشاند. با دکتر نیره توکلی، جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور، در این باره به گفتگو نشستیم.
به گفته جامعه شناسان، بزهکاری نوجوانان متاثر از عوامل اجتماعی بسیاری چون نحوه جامعه پذیری در خانه و مدرسه، تاثیرات گروه همسالان، رسانه ها و موقعیت فرهنگی و محیط زندگی است. شما نقش کدام یک از این عوامل را در بروز بزهکاری و کجروی در نوجوانان پررنگ تر ارزیابی می کنید؟
به نظرم، در این زمینه، خانواده و مدرسه بیشترین نقش را ایفا می کنند، زیرا در بسیاری از موارد به جای آنکه براساس پاسخگویی درست به نیازهای سنی و نیز احترام به دیگران به جامعه پذیری و تربیت کودکان بپردازند، براساس انکار نیازها، بی توجهی و نادیده انگاشتن دیگران با آن ها رفتار می کنند.
مصادیق خشونت در جامعه، مانند نزاع و درگیری های هرروزه، به ویژه در مناطق حاشیه نشین چقدر به عادی شدن پدیده خشونت در کودکان و نوجوانان دامن می زند؟
بی شک مشاهده مصادیق خشونت، درست مانند مشاهده فیلم های این ژانر سینمایی، قبح خشونت را در روح جامعه به خصوص کودکان می شکند. با این تفاوت که دست کم در فیلم ها، با توجه به داستان فیلم، توجیهی برای بروز خشونت وجود دارد و علاوه بر آن، معمولا تماشای فیلم ها برای سنین خاص طبقه بندی می شود.
به طور خاص در موضوع امیر، قاتل ستایش قریشی، با توجه به اطلاعاتی که تاکنون در رسانه ها منتشر شده است، این میزان خشونت را در کجا و چه عواملی می توان ریشه یابی کرد؟
براساس اطلاعات رسانه ها، جز کلی گویی کاری نمی توان کرد. از راه دور نمی توان در مورد امیر، نحوه تربیت و سلامت روحی و اجتماعی اش نظر داد. ضمن اینکه در مدتی کوتاه نیز نمی توان در مورد سلامت روحی وی و اینکه آیا دچار جنون ادواری بوده است یا خیر صحبت کرد.
کمبود و محرومیت های جنسی برای نوجوانان در دوران بلوغ موضوعی طبیعی است، اما چرا چنین موضوعی به تجاوز به کودکی خردسال و در نهایت قتل ختم شد؟
خانواده، به عنوان موثرترین نهاد در جامعه پذیری کودک و نوجوان، چه نقشی در کاهش آسیب های دوران بلوغ و تربیت صحیح فرزندان ایفا می کند؟
روش سرکوب و انکار نیازها و کنجکاوی های کودکان و نوجوانان و دریغ کردن اطلاعات لازم از ان ها، از یک سو، و خشن کردن جو جامعه چه از طریق رسانه ها و چه از طریق دامن زدن به تبعیض های قومی و جنسیتی، از سوی دیگر، نقشی اساسی در شکل گیری انگاره های کودک دارد.
کمبود آگاهی های جنسی کودکان و نوجوان ایرانی چقدر در این زمینه آسیب زاست؟
علاوه بر لزوم ارائه آموزش های جنسی به کودکان و نوجوانان با این هدف که در موقعیت های پرخطر قرار نگیرند یا تشویق شوند که چنین موقعیت هایی را به والدین گزارش کنند، باید به آن ها آموزش داده شود که قربانی و متجاوز هر دو ممکن است در معرض تهدید سلامت از نظر ابتلا به بیماری های آمیزشی باشند.
والدین، مدرسه و رسانه ها چه سهمی در ارائه آگاهی های جنسی به کودکان ایفا می کنند و بهتر است از چه روش هایی این موضوعات را برای کودکان تشریح و تفهیم کنند؟
حمایت و آموزش والدین، جبران غفلت یا ناآگاهی احتمالی والدین در این باره در مدارس یا نهادهای اجتماعی و مشورتی دیگر اهمیت بسیار دارد.باید به دختران آموزش داد که هر نوع تعرض جنسی را از طرف هر کسی به اشخاص معتمد گزارش کنند و از اینکه ممکن است مقصر پنداشته شوند نهراسند. آموزش از سنین پایین پیش از درگیر شدن در بحران های بلوغ جنسی هم در مورد دختران و هم در مورد پسران بسیار کارساز خواهدبود.
• دختران خردسال به آموزش های لازم در برابر تجاوز افراد بزرگسال، چه در داخل خانواده و آشنایان و چه در خارج از خانواده، تجهیز نمی شوند. از سوی دیگر، در برابر موقعیت های پرخطر اجتماعی و گزارش احتمالی تجاوز و حمایت های قانونی پس از آن خلا وجود دارد.
اثبات تجاوز و دریافت حمایت های قانونی، اجتماعی و قضایی پس از آن با پیچیدگی های بسیار همراه است. برای نمونه، اگر بر بدن قربانی اثری از جراحت یا مقاومت وجود نداشته باشد، ممکن است رابطه جنسی براساس رضایت قربانی تفسیر شود و مواردی چون خردسال بودن، زیر ۱۸ سال بودن، سوءاستفاده فرد متجاوز از قدرت و مقام خود یا درماندگی و بی پناهی قربانی نادیده گرفته شود.
در بسیاری موارد، با این معضل قدیمی رو به رو هستیم که گزارش تجاوز خطر اعتراف به تن دادن به رابطه نامشروع را به دنبال داشته است. علاوه بر این، گاهی قربانیان یا شاهدان خشونت تلاش کرده اند این موضوع را علنی کنند، اما متاسفانه مسئولان مربوط رسیدگی نکرده اند.
[ad_2]