[ad_1]
پیشینیان و معاصران ما چقدر خوب در قالب کتابهای علمی تخیلی و فانتزی جنبههای مختلف کشورهای دستوپیایی را شرح دادهاند!
دستوپیا در مقابل اتوپیا یا آرمانشهر قرار میگیرد و کلمه پادآرمانشهر را به عنوان یکی از ترجمههای آن آوردهاند.
نخست به خبری که امروز که خواندم توجه بفرمایید و بعد کمی در مورد آن با هم حرف میزنیم:
سیستم امتیازدهی یا رتبهبندی شهروندان در چین مدتی است که واقعا اجرایی شده است. آدم فکر میکند که در حال تماشای یکی از قسمتهای سریال «بلک میرر» است که در آن در قسمتی همه تلاش شهروندان کسب نمره بیشتر برای دستیابی به اعتبار اجتماعی بیشتر بود.
در سیستم چینی، امتیازهای شهروندان به دولت چین امکان میدهد که آنها را پایش کنند و رفتارهایشان را بسنجند و متأسفانه طبق خبر جدید حتی از رزرو پروازها و سفر با قطار به وسیله آنهایی که شایستگی لازم ندارند، پیشگیری کنند.
آن طور که سایت ایندیپندنت گزارش داده، دولت پکن جزئیات طرح جدید را این هفته منتشر کرده است. هدف این است که از جابجایی منظم و آسان «عناصر نامطلوب» تا حد امکان پیشگیری شود.
در طی ماه می، چین ۱۱ میلیون را از سفر با هواپیما و ۴٫۲۵ میلیون نفر را از سفر با قطارهای سریع، محروم کرد. از سوی دیگر البته آنهایی که خدماتی مثل کار داوطلبانه یا اهدای خون انجام داده بودند، مورد تشویق قرار گرفتند.
هنوز نه دامنه کارهایی که امتیاز منفی در بر دارند و نه گستره تنبیهات مشخص نیست. گفته میشود که کارهایی مثل پخش کردن خبرهای کاذب یا حتی خرید انبوه بازیهای ویدئویی امتیاز منفی دارد و تنبیهها هم چیزهای متفاوتی را شامل میشود: کاهش سرعت اینترنت – محدود کردن دسترسی به مدارس خوب برای اشخاص متخلف یا فرزندان آنها، محروم کردن آدمها از اختیار کردن مشاغل خاص یا رفتن به برخی از هتلهای لوکس و حتی حق نگهداری از حیوانات خانگی!
صبح که خبر را خواندم افکار متضادی به ذهنم فشار آوردند.
راستش از شما پنهان نباشد خود من هم پیش از این به صورت مستقل نقشه تخیلی برای دادن امتیاز شهروندی در سر داشتم.
من با خودم فکر میکردم که بالاخره باید راهی برای متمایز کردن آدمهای فعال و خلاق و خوب از آدمهایی که به جز مصرف منابع و احیانا ضربه زدن به سیستم کار دیگری بلد نیستند وجود داشته باشد.
مثلا یک آدم شاغل با کارنامه کارمندی همیشه خوب که هیچ وقت سلامت محیط زیست را به خطر نینداخته و در برنامه بازیافت شرکت میکند و فعال اجتماعی است و مبلغی، هر چند ناچیز به خیریهها میدهد و بیچشمداشت مصدومی را به بیمارستان رسانده از شخصی با سبک زندگی بد و سابقه رانندگی حین مستی که پرونده کیفری هم دارد، خوب نیست جدا شود؟
اما بلافاصله خودم این طرح را رد کردم. چون طرحهای غربالکننده و رتبهبندیکننده عامه مردم، همیشه بالقوه امکان سوء استفاده را دارند.
نخست آنکه این طرحها باعث ایجاد یک جو ریا و تظاهر و تقلب میشوند.
دوم اینکه این طرحها باعث تبعیض بیدلیل میشوند و چه بسا به سمت محروم کردن مردم از حقوق اساسی آنها هم پیش بروند.
سوم اینکه معیارهای رتبهبندی خیلی زود به سمت معیارهای دولتهای توتالیتر و تعریف آنها از عنصر مطلوب و نامطلوب پیش میروند.
مثلا تصور کنید که با داشتن شماره شهروندی کسی بتوانند بگویند که فلان شخص به چه طیف کتابهایی گرایش دارد! کتابهایی که نشرکننده مطالب مزاحم «امنیت ملی» هستند!
چهارم اینکه زیرساختهای لازم برای رتبهبندی آدمها، خیلی سریع تبدیل به یک سیستم جاسوسی و سرک کشیدن در احوال شخصی میشوند. مثلا تصور کنید که شماره شخصی را بزنند و بعد دریابند که فلان شخص مجرد چرا مدام کاندوم میخرد! یا اینکه چرا به ندرت در مراسم رسمی شرکت میکند.
این نوشتههای پیشین ما را از دست ندهید
متاسفانه فناوری، زیرساختهای لازم برای ایجاد چنین سیستمهای رتبهبندی را فراهم کرده است و چه بسا به صورت غیررسمی کشورهای دیگر هم چنین راهحلهای جامعی برای غربال شهروندانشان داشته باشند.
از سوی دیگر چنین سیستمهای رتبهبندی اصلا چیزهای علمی تخیلی نیستند. همین حالا هم در بیشتر کشورها جلوههایی از همین سیستمهای تبعیضآمیز رتبهبندی شهروندان و تقسیم آنها به شهروندان خوب و مطلوب و شهروندان مادون وجود دارد. فرایندهایی که غیررسمی هستند اما در بطن همه سیستمهای خدماترسانی و ادارات دولتی، ریشه دواندهاند!
[ad_2]