[ad_1]
آنچه مشخص است، ریشه یابی و بررسی علل وقوع چنین جرایم وحشیانه و حیوانی است؛ امر مهمی که هیچ گاه در کشور ما و از سوی مسئولین مورد توجه قرار نگرفته و همواره پس از وقوع جنایت های جدید و هولناک، آنان کاسه چه کنم به دست گرفته و در اقدامی ضربتی به دنبال حل یکباره این معضل هستند.
در میان تحلیل های گوناگون درباره علل وقوع چنین جنایتی (تجاوز به عنف)، دکتر علی نجفی توانا با رویکردی متفاوت و جالب به ریشه یابی این جرم پرداخته است.
این متخصص حقوق جزا و جرمشناسی و استاد دانشگاه، تجاوز به عنف را محصول یک اختلال شخصیتی و ناشی از دوران کودکی و نوجوانی مرتکب برشمرد و مشکلات اقتصادی، فرهنگی، روحی و روانی را از جمله مهمترین عوامل آن عنوان کرد.
دکتر علی نجفی توانا در تحلیل جرمشناختی پدیده تجاوز به عنف با بیان مقدمهای تصریح کرد: جرایم جنسی، عمدتا ارتباط تنگاتنگی با شرایط سنی، فرهنگی و اقتصادی مرتکبان دارد؛ البته این نوع جرایم در بیشتر کشورهای جهان هست.
وی ادامه داد: تجاوزات جنسی و به طور مشخص، تجاوز به عنف از جمله جرایمی هستند که از دیرباز (زمانی که بشر زندگی جمعی خود را آغاز کرد) تا به امروز بوده و هماکنون نیز در کشورها و جوامع با انگیزههای متفاوت تکرار می شود.
این استاد دانشگاه افزود: در واقع تجاوز جنسی، نوعی انحراف جنسی است که شخص به این دلیل که نمیتواند از راه های عادی و با ایجاد رابطه انسانی، مشروع و قانونمند نیازهای خود را برطرف کند، با دست آویختن به زور و جبر و خلاف میل طرف مقابل، به تمامیت جنسی وی تعرض میکند.
نجفی توانا گفت: تجاوز جنسی به عنوان یک بزه، معمولا به گونه های گوناگون در قالب کودکآزاری از نوع آزار جنسی، زنای با محارم، سادیسم جنسی، پورنوگرافی و عورتنمایی انجام میشود و در دو حالت ماسوخیسم و یا سادیسم یعنی خودآزاری و دیگرآزاری خودنمایی میکند.
وی اظهار کرد: افرادی که دست به تجاوز جنسی میزنند، صرفا کسانی نیستند که نمیتوانند رابطه جنسی با جنس مخالف یا حتی با جنس موافق برقرار کنند، بلکه حتی در میان افرادی که دارای همسر و فرزند هستند، این نوع جرایم دیده میشود.
این حقوقدان خاطرنشان کرد: مطالعه پروندههایی که به صورت سریالی منجر به مرگ افراد میشود، در کشورهای اروپایی و آمریکایی و حتی ایران، نشاندهنده این است که مهاجم پس از شناسایی قربانی در فرصتی مناسب ضمن تعرض جنسی، ایذا و اذیت و حتی ربایش قربانی، او را به قتل میرساند؛ بنابراین، در یک جمعبندی کلی، میتوان گفت تجاوز جنسی محصول یک اختلال شخصیت و ناشی از دوران کودکی و نوجوانی فرد بوده و در واقع به نوعی در دوران رشد روانی وی یعنی دوران دهانی، دفعی، سالوس، نهفتگی و بلوغ در او پدید آمده است و در زمان جوانی و میانسالی خودنمایی میکند.
نجفی توانا تصریح کرد: ما میتوانیم درباره بسیاری از افراد که اقدام به تعرضات جنسی کردهاند ـ چه به جنس مخالف و چه به جنس موافق ـ پس از آسیبشناسی، اطلاعاتی جمع آوری کنیم که دقیقا موید ریشههایی است که گفته شد. نمونه بارز آن مجرمانی مانند بیجه، خفاش شب و افراد دیگری هستند که در دوران کودکی مورد تعرض قرار گرفته بودند. البته در میان تعرضکنندگان، گاهی پیدا میشوند افرادی که به دلیل خشونتورزی نسبت به آنها از سوی والدین به ویژه مادر یا نامادری، کینه زنان را به دل گرفته و میکوشند با تعرض و تجاوز به زنان در دوران جوانی، این کینه را که در ضمیر ناخودآگاه آنان به صورت یک اهریمن پنهان وجود دارد، متجلی کنند و سپس با کشتن زنان، عطش پنهانی خود را خاموش و خود را ارضا کنند.
وی اظهار کرد: متأسفانه گاهی هم دیده شده که تحت عنوان عقاید و باورهای دینی و اعتقادی، اشخاصی مبادرت به تعرض جنسی و جسمی کرده و افراد را به قتل میرسانند که نمونههای آن در قتلهای زنجیرهای خراسان و جنوب کشور و در تهران خودنمایی کردهاند. البته لزوما تعرضات جنسی منجر به قتل یا ضرب و جرح افراد نمیشود، بلکه گاهی تعرضات برای خاموش کردن عطش جنسی و در مواقعی با سرقت اشیای متعلق به قربانی همراه است؛ جنایات باند باغ خرمالو در کرج نمونه بارزی از این دست است که چند نفر با هماهنگی یکدیگر، دختران و زنان را در تهران یا کرج میربودند و به آن باغ معروف میبردند و در آنجا پس از گرفتن وسایلشان به آنها تجاوز کرده و بعد آنها را در خیابان یا جای خلوتی پیاده میکردند.
این وکیل دادگستری گفت: در همه این موارد، مطالعات نشان داده است که این اشخاص از شخصیت ثابت و متعادلی برخوردار نیستند. در رابطه با مرتکبان باغ خرمالو، از مطالعاتی که شخصا با عدهای دیگر از روانشناسان و جرمشناسان روی این افراد انجام دادیم، این نتیجه به دست آمد که این افراد با اینکه خود متأهل بوده و فرزند داشتهاند، معمولا از یک میل سیریناپذیر تعرض به زنان برخوردار بودهاند و به نوعی با تعرض به زنان و دخترانی که عمدتا افراد خانهدار و بهنجار بودند، عطش درونی خود را خاموش می کردند و جالب اینکه درباره زنان شوهردار با رفتاری متفاوت عمل میکردند که این را ناشی از باور خود میدانستند.
نجفی توانا ابراز عقیده کرد: متأسفانه، آمارها به ویژه در کشور ما با واقعیات هماهنگی ندارد، زیرا قربانیان این جرایم معمولا تمایلی به شکایت ندارند. در مورد همان حادثه باغ خرمالو شاید از هفده تا بیست نفر که این اشخاص به تجاوز به آنها اقرار کرده بودند، چیزی نزدیک چهار تا پنج نفر آن هم بعد از دستگیری متهمان برای شکایت مراجعه کردند.
وی ادامه داد: البته آرام آرام دختران و زنان جامعه با توجه به اثرات مخرب اطلاع ندادن از این جرایم بیشتر با نیروهای انتظامی و قضایی مشارکت میکنند و بعد از وقوع حادثه، شمار افرادی که مایل به اعلام گزارش و جرم هستند رو به افزایش است.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: در مجموع باید گفت تعرضات جنسی توسط افرادی انجام میشود که از لحاظ شخصیتی و روانی متعادل نیستند یا خود، قربانیان خشونت جنسی در دوران کودکی توسط افراد فامیل یا غریبه بودهاند یا اینکه مورد ضرب و شتم پدر و مادر قرار گرفتهاند و از جنس مخالف کینه به دل دارند یا به دلیل آموزهها یا آموزشهای اعتقادی و باورهایی که نادرست به آنها منتقل شده، با دید این که جامعه را از این مفاسد پاک کنند، دست به ارتکاب این جرایم میزنند.
نجفی توانا با اشاره به حادثه خمینیشهر نیز یادآور شد: ما در حادثه خمینیشهر با یک تراژدی روبه رو هستیم. باید اینجا اعلام خطر کنم که این قبیل بزهکاران چون به صورت جمعی و باندی عمل میکنند، جرأت و جسارت ارتکاب چنین اعمالی را بیشتر به خود راه میدهند و این رخدادی است که معمولا در کمتر جوامعی دیده میشود.
وی افزود: هرچند گاه دیده شده افرادی مسلح به میهمانیها حمله کرده و عدهای را کشتهاند یا اموال آنها را به سرقت بردهاند، اما به این شکل که عدهای جوان و میانسال با هماهنگی وارد یک محوطهای بشوند، مردان را دستگیر کنند و به زنان تجاوز کنند، نشاندهنده جرأتی است که بزهکاران در کشور ما پیدا کردهاند و به این علت است که سیاست کیفری ما در برخورد با بزهکاران موفق نبوده و عوامل ارتکاب این اعمال را باید در مشکلات اقتصادی، فرهنگی، روحی و روانی جستوجو کرد و صرفا با ابزار مجازات و سرکوب نمیتوان با بزهکاری و نابهنجاری در کشور مبارزه کرد، زیرا اگر چنین بود با توجه به مجازات اشدی که تجاوز به عنف دارد؛ یعنی مجازات مرگ، باید کمتر افرادی جرات میکردند دست به آدمربایی و سپس تجاوز به نوامیس مردم بزنند.
وی گفت: باید با نگاهی علمی به آسیبشناسی وقوع این جرایم بپردازیم و صرفا با ابزار مجازات به جنگ این نوع بزهکاری که ریشه در شخصیت و ضمیر ناخودآگاه افراد دارد، نرویم زیرا قطعا بینتیجه و بی اثر خواهد بود.
این حقوقدان توصیه کرد، به جای مجازات سریع این افراد، اکیپی از جرمشناسان، روانشناسان، روانکاوان و مددکاران اجتماعی با مطالعه دقیق این قبیل بزهکاران نه تنها در خمینیشهر بلکه در بیشتر نقاط کشور از جمله تهران نسبت به شناسایی شخصیت آنها و دریافت وجوه مشترک متجاوزان به عنف اقدام کنند و سپس با توجه به اطلاعات تحصیلی در قالب پیشگیریهای عمومی و اختصاصی و حمایت از بزهدیدگان بالقوه مثل زنان و دختران خانهدار، زنان و دخترانی که کار میکنند و زنان و دخترانی که مجبورند مسافرت بروند و در ترمینالها یا در داخل شهر قربانی تعرض این افراد بیمار شوند، در قالب یک سیاست جنایی تعریف شده نسبت به مبارزه با همه جرایم سازمان یافته اقدام شود.
نجفی توانا در پایان در گفت وگو با دانشنامه علمی توتیا، اظهار کرد: وقوع تجاوز به عنف، آن هم به اشکالی که به تازگی میبینیم، در کشوری که اعتقادات دینی و مذهبی در آن از دیرباز وجود داشته، نشان میدهد که بزهکاران ما مرزهای عرفی بزهکاری را درنوردیدهاند و از هیچ مجازاتی ترس ندارند. پس مجازات تنها راه چاره و درمان درد پدیده بزهکاری نیست و باید در جستوجوی راه معقولتری بود.
[ad_2]