[ad_1]
استون مارتین دی بی ۵ (گلدفینگر؛ ۱۹۶۴)
مشهورترین خودروی سینمایی تاریخ در سال ۱۹۶۳ به عنوان جایگزین سری DB4 به بازار معرفی شد. طراحی بدنه زیبای آن را استودیو کاروزریا تورینگ بر عهده گرفته بود و از یک پیشرانه ۶ سیلندر خطی ۴ لیتری به قدرت ۲۸۲ اسب بخار بهره می برد. این اتومبیل به خودی خود یک اثر هنری متحرک است و زمانی که به اتومبیل مخصوص ۰۰۷ تبدیل شود نیز خاص تر جلوه می کند. لیست گجت ها و تجهیزات استفاده شده در آن شامل مسلسل های خودکار، صندلی اجکتور، اسپری روغن و … می شوند اما جالب ترین ویژگی این اتومبیل، سیستم موقعیت یاب آن با نمایشگری در وسط کنسول است که سیستم های جی پی اس امروزی را در ذهن تداعی می کند. دی بی ۵ باند در سال ۲۰۱۰ به قیمت ۴٫۶ میلیون دلار به فروش رفت.
فورد ماستنگ جی تی ۳۹۰ (بولت؛ ۱۹۶۸)
تعقیب و گریز مشهور بولت، که به عنوان بهترین و واقع گرایانه ترین تعقیب و گریز تاریخ سینما شناخته می شود در مرکز شهر و خیابان های پر فراز و نشیب، شروع شده و با انفجار خودروی نقش منفی، یک داج چارجر ۱۹۶۸ مشکی رنگ، در یک پمپ بنزین در حومه شهر به پایان می رسد. گرچه از سرنوشت و حتی تعداد چارجرها و ماستنگ های بولت اطلاعات موثقی در دست نیست، اما به تازگی یکی از ماستنگ های مورد استفاده در این فیلم پس از سال ها در حالی که بدنه آن به رنگ سفید تغییر شکل داده شده بود پیدا شده و به آمریکا منتقل شد.
شلبی GT500 1967 (فرار در ۶۰ ثانیه؛ ۲۰۰۰)
این فیلم که در حقیقت نسخه ای مدرن از فرار در ۶۰ ثانیه سال ۱۹۷۴ است، در سال ۲۰۰۰ با هنرنمایی نیکلاس کیج روی پرده سینماها رفت. داستان فیلم روایت تلاش گروهی از سارقان حرفه ای برای سرقت لیستی از خاص ترین اتومبیل های کالیفرنیاست. آخرین خودروی باقیمانده در لیست که به نوعی ستاره فیلم است، یک شلبی جی تی ۵۰۰ خاکستری رنگ با خطوط مشکی، رینگ های آمریکن ریسینگ، پیشرانه ۴۲۷ کبری جت و کیت بدنه ای زیباست که با نام النور شناخته می شود. فیلم با تعقیب و گریز النور و نیروی پلیس شهر ادامه پیدا می کند. تعداد ۱۲ النور شامل ۳ خودروی واقعی و ۹ بدنه مخصوص تصادفات برای استفاده در سکانس های مختلف ساخته شد که سالم ترین نمونه آنها در سال ۲۰۱۳ به مبلغ یک میلیون دلار به فروش رسید.
فورد گرن تورینو ۱۹۷۴ (استارسکی و هاچ؛ ۷۹-۱۹۷۵)
استارسکی و هاچ، پرطرفدارترین سریال پلیسی دهه ۷۰ آمریکا، داستان پرونده های جنایی ۲ افسر به همین نام ها در هری خیالی به نام بی سیتی است. اتومبیل اصلی آنها یک دستگاه فورد گرن تورینو ۱۹۷۴ قرمز رنگ با خط کشی مخصوص سفید است. این خط ها از بالای گلگیر جلو آغاز شده و با بالا رفتن از ستون های دو طرف، روی سقف به یکدیگر می پیوندند. تورینو از کوپه های سایز متوسط فورد بود و با وجود طراحی زیبا و توانایی فنی چشمگیر، همواره زیر سایه محبوبیت ماستنگ قرار داشت ولی پس از سال ۱۹۷۳ و افول شدید نسل دوم ماستنگ، که اصالتا اتومبیلی را طراحی ایتالیایی بود به انتخاب کسانی تبدیل شد که خواهان خودرویی عضلانی و آمریکایی بودند. پس از حضور این تورینو قرمز رنگ (که با نام مستعار Striped Tomato شناخته می شد) در فصل اول سریال، ترکیب رنگ مورد نظر به لیست آپشن های مخصوص تورینو تبدیل شد و فروش این محصول را در سال بعد چندین برابر کرد!
فورد فالکون ایکس بی ۱۹۷۳ (مکس دیوانه ۲؛ ۱۹۸۱)
سه گانه فیلم های مکس دیوانه با بازی مل گیبسون، وقوع پدیده ای مانند آخرالزمان را در بیابان های استرالیا نشان می دهد. زمان و مکانی که قحطی سوخت، آب و غذا منجر به طغیان مردم و زندگی به شیوه دزدان و راهزن ها شده است. مکس که یک افسر پلیس است، پس از قتل خانواده اش توسط گروهی از موتورسواران به یک شکارچی تنها در بیابان ها تبدیل می شود. خودروی مورد استفاده در این فیلم، یک فالکون ایکس بی ۱۹۷۳، از محصولات شعبه استرالیایی فورد است که روی پلت فرم مشترک با ماستنگ قرار دارد. این خودرو مشکی رنگ دارای یک دماغه کاملا متفاوت، ۸ خروجی اگزوز بیرون زده از کناره ها و فضای مخصوص قرارگیری اسلحه و چاقو در داخل درهاست. فالکون مکس دارای پیشرانه ۵٫۸ لیتری یا ۳۵۱ اینچ مکعبی است که با یکم سوپرشارژر نمایشی در فیلم ظاهر می شود.
پورشه K917 1970 (لمانز؛ ۱۹۷۱)
لمانز، همان طور که از نامش پیداست، ایده شخصی استیو مک کویین برای ساخت فیلمی مستند و واقع گرایانه از یک راننده حرفه ای مسابقات ۲۴ ساعته لمانز بود. مک کویین در فیلم نقش مایکل – دلانی، یکی از رانندگان تیم گالف را ایفا می کند که در رقابتی سخت و نفسگیر با تیم فراری قرار دارد. لمانز سرشار از سکانس های مهیج، اتومبیل های متنوع و زاویه های تصویربرداری منحصر به فردی است که برخی از آنها در حال حرکت با سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت ثبت شده اند.
پورشه ۹۱۷ در بیش از ۱۱ مدل گوناگون در فاصله سال های ۱۹۶۹ تا ۱۹۸۱ میلادی به تولید رسید. نمونه دیده شده در فیلم از نوع K917 یا نسخه دم کوتاه است که در سال های ۱۹۶۹ و ۱۹۷۰ میلادی برگ برنده پورشه و فاتح بلامنازع لمانز بود. ۹۱۷ در چندین شکل بدنه و با پیشرانه های ۱۲ سیلندر تخت ۴٫۵، ۴۷٫۹ و ۵ لیتری تولید شد.
لینکلن فیوچرا کانسپت ۱۹۵۵ (سریال تلویزیونی بتمن)
فیوچرا، کانسپت موفقی بود که در سال ۱۹۵۵ توسط لینکلن و در نمایشگاه اتوشو از آن رونمایی شد. این کانسپت گران قیمت توسط بیل اشمیت و جان نجار طراحی و در تورین ایتالیا، توسط گیا به صورت دست ساز تولید شد. این اتومبیل توسط کمپانی فورد به جرج پریس فروخته شد. در ۱۹۶۶ بریس سفارش طراحی یک اتومبیل برای شو تلویزیونی بتمن را دریافت و فیوچرا را گزینه ای مناسب برای الگوی کار ارزیابی کرد. او معتقد بود بدنه غیرمعمول و بالچه های عقب آن ایده ای عالی برای شکل گیری بتموبیل است. نتیجه نهایی کار خودرویی به رنگ مشکی با خطوط قرمز، روباز و دارای شیشه های حبابی شکل بود. بتمومبیل از پیشرانه ۳۶۸ اینچ مکعبی فورد نیرو می گرفت. بریس پس از اتمام ساخت سریال نیز همچنان مالک فیوچرا بود و آن را در سال ۲۰۱۳ در حراجی برت جکسون به قیمت ۴٫۶ میلیون دلار به فروش رساند.
داج چلنجر ۱۹۷۰ (نقطه تلاقی؛ ۱۹۷۱)
کوالسکی، راننده تحویل خودروهای سرقتی در میان ایالت ها، جدیدترین سفارش خود یک داچ چلنجر سفید رنگ را برای تحویل از دنور به سان فرانسیسکو دریافت می کند؛ مسافتی ۱۹۰۰ کیلومتری که رانندگی مداوم سه روزه را می طلبد ولی کوالسکی باید خود را تا ساعت ۳ ظهر فردا به کالیفرنیا برساند. فیلم سرشار از رانندگی با سرعت بالا، تصادفات و تعقیب و گریزهای میان کوالسکی و پلیس در بیابان های یوتا و نواداست. در سکانس های دیگر شاهد جدال میان چلنجر و جگوار ای تایپ خاکستری رنگی هستیم که با پرت شدن جگوار به رودخانه به پایان می رسد.
چلنجر که جدیدترین محصول داج محسوب می شد از پیشرانه ۴۴۰ مگنوم ۳۷۵ اسب بخاری، گیربکس دستی و رینگ های رالی بهره می برد. در پایان فیلم، پلیس با ردیابی کوالسکی راه را با بلوک های بتنی بر او می بندد و فیلم با برخورد شدید چلنجر (که البته در برخورد با یک دستگاه شورولت کامارو ۱۹۶۷ جایگزین شده است) با موانع و انفجار آن به پایان می رسد.
لوتوس اسپریت ۱۹۷۷ (جاسوسی که عاشق من بود؛ ۱۹۷۷)
آخرین اتومبیل قرار گرفته در لیست نیز از جالب ترین خودروهای مامور ۰۰۷ است. نسل اول اسپریت در سال ۱۹۷۶ با طراحی بدنه اثر جورجیارو، بدنه فایبرگلاس و پیشرانه ۲ لیتری ۴ سیلندری که توانایی تولید ۱۶۰ اسب بخار را داشت به بازار عرضه شد. اسپریت هدایت شده توسط باند در سکانس تعقیب و گریزی طولانی با یک موتورسیکلت، یک اتومبیل و در نهایت یک هلیکوپتر نقش آفرینی می کند و در نهایت با تبدیل شدن به یک زیردریایی در اعماق دریا ناپدید می شود!
در ابتدا عوامل ساخت فیلم برای انتخاب خودروی باند دچار سردرگمی بودند و از طرفی اسپریت جدیدترین خودروی اسپرت بازار بریتانیا بود که حضور آن در پرده نقره ای تاثیر بسزایی در فروش آن می گذاشت. مدیر روابط عمومی لوتوس در اقدامی جالب با پوشاندن آرم های بدنه یک دستگاه اسپریت و پارک کردن آن مقابل استودیو فیلمسازی، باعث جلب نظر عوامل ساخت برای انتخاب اسپریت شد. مانند بسیاری از سکانس های اتومبیلی فیلم های باند، قابلیت تبدیل شدن اسپریت به زیردریایی نیز دروغی بزرگ بود و یک زیردریایی در ابعاد واقعی و شمایل اسپریت برای فیلمبرداری در زیر آب ساخته شده بود. این نمونه جالب در سال ۲۰۱۳ و حراجی RM توسط الون ماسک، مدیرعامل شرکت تسلا خریداری شد.
[ad_2]