مساحت پرتغال با در نظر گرفتن جزایر این کشور در اقیانوس اطلس ۹۲۳۹۱ کیلومتر مربع می باشد. جزیره آسورش ۲۳۳۳ کیلومتر مربع و جزیره مدیرا ۸۲۸ کیلومتر وسعت دارد. این کشور در جنوب غربی قاره اروپا قرار گرفته، غربی ترین کشور این قاره می باشد. از شمال و شرق با اسپانیا دارای مرز مشترک به طول ۱۲۱۴ کیلومتر می باشد و مرزهای جنوبی و غربی آن را اقیانوس اطلس به طول ۱۷۹۳ کیلومتر قرار گرفته است. در مقام مقایسه با مساحت کشورمان، پرتغال تقریبا یک هفدهم مساحت جمهوری اسلامی ایران را دارا می باشد.
عوامل طبیعی
به لحاظ وضعیت سرزمینی این کشور در شمال، کوهستانی و در مناطق جنوبی و مرکزی دارای دشت های وسیع می باشد. آب و هوای این کشور معتدل بحری (مدیترانهای – اقیانوسی) است.
تقسیمات منطقهای
طبق آخرین تقسیم بندی ها پرتغال به ۵ منطقه(شمال، مرکز، النتژو، لیسبون و الگرو)، دو منطقه خود مختار شامل آسورش و مدیرا و ۱۸ بخش تقسیم شده است. این بخش ها شامل لیسبون، لیریا، سانتارم، ستوبال، بژا، فارو، اورا، پورتال اگره، کاشتلوبرانکو، گواردا، کوئیمبرا، ارویرو، ویزئو، براگانسا، ویلاریال، پورتو، براگا، ویانادو کاشتلو می باشد.
پایتخت و شهرهای مهم
لیسبون، پایتخت پرتغال است که علاوه بر مرکز انجام امور سیاسی به لحاظ اقتصادی نیز با توجه به بندری بودن اهمیت دارد. پورتو با جمعیت ۹/۱ میلیون نفر دومین شهر مهم پرتغال و مرکز صنعتی کشور قلمداد می گردد. همچنین شهر کوئیمبرا به لحاظ تاریخی و علمیدارای اهمیت است. دانشگاه کوئیمبرا یکی از قدیمیترین دانشگاه های اروپا به شمار می آید که علاوه بر وضعیت علمیدانشگاه، کتابخانه قدیمیآن نیز بعنوان محلی برای بازدید جهانگردان خارجی در آمده است. منطقه الگرو(الغرب) که در جنوبی ترین نقطه پرتغال قرار دارد به واسطه داشتن ابنیه تاریخی که به زمان حضور مسلمانان در این شهر باز می گردد و همچنین ساحل های زیبا همه ساله پذیرای توریست های خارجی می باشد. لیسبون با داشتن ۱/۲ میلیون نفر سکنه، پرجمعیت ترین شهر کشور به شمار می آید. بزرگترین و فعال ترین شهرهای بندری پرتغال عبارت از ستوبال، لیسبون، سینش و فونشال که در کنار اقیانوس اطلس می باشند.
مناطق خودمختار پرتغال
پرتغال از یک سرزمین مادری به اضافه مجمع الجزایر آسورش و جزیره مدیرا در اقیانوس اطلس تشکیل شده است. جزایر ذکر شده بصورت خودمختار اداره می گردند. مجمع الجزایر آسورش: مجمع الجزائر آسورش از هشت جزیره تشکیل شده است. فاصلهاین مجمع الجزایر از پرتغال ۱۵۰۰ کیلومتر و از آمریکای شمالی ۳۹۰۰ کیلومتر است. این مجمع الجزایر به لحاظ موقعیت جغرافیایی که در حد فاصل قاره اروپا و آمریکا قرار گرفته اند، از اهمیت ویژهای برخوردار می باشند. واقع شدن بر سر راه ناوگان های نظامیو تدارکاتی که بین آمریکا شمالی و دریای مدیترانه و شمال اروپا در حرکتند، بر اهمیت این جزایر می افزاید. فعالیت های اقتصادی این جزایر بیشتر شامل توریسم، پرورش دام (تولید گوشت و شیر)، ماهیگیری، تهیه روغن نهنگ، میوه جات مناطق حاره و صنایع دستی می باشد. علت عمده توسعه اقتصادی این جزایر موقعیت آن ها از نظر کشتیرانی و نظامیبوده است. دولت پرتغال مناطقی از آن جزایر را طبق قرارداد نظامیبه سازمان نظامیناتو و دولت آمریکا برای تاسیسات و تسهیلات نظامیواگذار کرده است. از طریق این پایگاه ها بود که آمریکا در جنگ خاورمیانه ۱۹۷۳ به اسرائیل کمک نمود و حتی در جنگ خلیج فارس در جریان اشغال کویت توسط عراق نیز هواپیماهای ناتو بخش عمدهای از پروازهای خود را از این پایگاه ها انجام دادند. جزیره مدیرا:جزیره مدیرا ۸۲۸ کیلومتر مربع وسعت دارد. جمعیت آن حدود سیصد هزار نفر و در حدود ۱۰۸۰ کیلومتری از جنوب لیسبون واقع شده است. توریسم، شراب،نیشکر، موز،گوجه فرنگی و ماهیگیری از منابع مهم درآمد این منطقه به شمار می آید.
آب و هوا
آب و هوای پرتغال به دلیل نزدیکی اش به اقیانوس اطلس، مرطوب و نسبتا معتدل است. میانگین درجه حرارت سالیانه کشور حدود ۱۶ درجه سانتیگراد (معادل ۶۱ درجه فارنهایت) می باشد. باد وباران های موسمیو زودگذر از خصوصیت های بارز آب و هوایی کشور پرتغال می باشد. برف و یخبندان زمستانی در لیسبون وجود ندارد. قسمت های شمالی و غربی کشور تحت تاثیر موقعیت جوی اقیانوس اطلس شمالی بوده و قسمت جنوبی کشور پرتغال متاثر از آب و هوای مدیترانهای است.
جغرافیای انسانی
براساس آمار اخذ شده در سال ۲۰۰۸ ، جمعیت پرتغال ۱۰٫۶۱۷٫۵۷۵ نفر اعلام شده که بیش از نیمیاز جمعیت آن را میانسالان تشکیل می دهند. ترکیب جمعیت پرتغال برای گروه های سنی مختلف به شرح ذیل می باشد:
ترکیب سنی:
۳/۱۶ % تا ۱۴ سال
۱/۶۶ % ۱۵ تا ۶۴ سال
۶/۱۷ % ۶۵ سال به بالا
ترکیب جنسی:
۵۱۳۸۸۰۷ مذکر
۵۴۷۸۷۶۸ مونث
رشد جمعیت: ۲۸ صدم درصد
مـوالـیــد: ۴۵/۱۰ در هزار
مرگ و میر: ۶۲/۱۰ در هزار
امید به زندگی در مردان: ۹/۷۴ سال
امید به زندگی در زنان : ۶/۸۱ سال
نرخ مهاجرت: ۱۴/۳ در هزار
پرتغالی های مقیم خارج : حدود ۵ میلیون نفر
درصد افراد باسواد: ۳/۹۳ درصد
به طور میانگین در هر کیلومتر مربع کشور پرتغال ۱۱۴ نفر زندگی می کنند. نرخ سالانه رشد جمعیت ۳۳۴ هزارم درصد اعلام شده است. نرخ تولد در هر هزار نفر ۵۹/۱۰، نرخ مرگ و میر در هر هزار نفر ۵۶/۱۰ و نرخ مرگ و میر کودکان ۹/۴ در هر هزار نفر اعلام شده است. آموزش در پرتغال تا نه سال اجباری می باشد. جمعیت باسواد در سال ۲۰۰۴، ۳/۹۳ درصد بوده است. طبق برآورد سال ۲۰۰۷، نیروی کار این کشور را ۵/۵ میلیون نفر تشکیل می دهد.
تاریخ پرتغال
پرتغال یکی از قدیمیترین دولت های اروپا به شمار می آید که تاریخ شکل گیری آن به صورت یک کشور مستقل به قرن دوازدهم میلادی باز می گردد. تاریخ آن با سایر مناطق شبه جزیره ایبری گره خورده است. این منطقه شاهد حضور اقوام ماقبل سلت ها و سلت ها که اجداد گلائسی ها، لوزیتین ها، سلتیسی ها و سینتس ها بودند می باشد. در سال های آغازین قرن دوازدهم میلادی یک رشته درگیری های داخلی بین اشراف و نجبای خاندان لئون و کاستیل در گرفت. از آن جمله جنگ سان مامده در منطقه گیمارانش(شمال شرقی پرتغال کنونی) بین آفونسو هنریکش،کنت پرتغال از یک سو و مادرش کنتس ترزا و معشوقه اش فرنان پرش د تراوا از سوی دیگر بود. این نبرد با پیروزی آفونسو هنریکش به پایان رسید و وی در ۲۵ ژولای ۱۱۳۹ رسما استقلال پرتغال را اعلام داشت و خود را پادشاه پرتغال خواند. وی و جانشنیانش قلمرو پرتغال را به سمت جنوب توسعه دادند و لیسبون را از حاکمیت مورها (مراکشی ها یا مسلمانان) خارج ساختند. بعد از جنگ اوریک در سال ۱۱۴۳ که در آن آفونسو هنریکش توانست مسلمانان را شکست دهد آلفونسوی سوم پادشاه لئون و کاستیل پادشاهی وی (آفونسو هنریکش) بر پرتغال را به رسمیت شناخت و در سال ۱۱۷۹ پاپ الکشاندر سوم نیز این پادشاهی را تایید نمود. آفونسو هنریکش همچنان به مبارزات خود با مسلمانان از سمت شمال به جنوب ادامه داد تا جائیکه در سال ۱۲۴۹ مسلمانان را از منطقه الگرو که در جنوب پرتغال است به طور کل بیرون راند و همه مناطق را به تصرف خود در آورد. مرزهای کنونی این کشور تقریبا همان است که در سال ۱۲۴۹ تعیین گردیده است. تاریخ قرون اخیر پرتغال با بحر پیمایی و دریانوردی و کشف سرزمین های جدید گره خورده است. ابتدا جریان اکتشافات به کندی پیش می رفت به گونهای که تا سال ۱۳۳۷ مکتشفان پرتغالی توانستند خود را به جزایر قناری برسانند. اما با تشویق و تحریک شاهزاده هنری (۱۴۶۰-۱۳۹۴) اکتشافات رو به گسترش نهاد و مکتشفانی چون واسکودوگاما، بارتو لومئو دیاس و پدرو آلواریش کابرال اکتشافات خود را از برزیل گرفته تا هند و ژاپن ادامه دادند. کشف سرزمین های جدید چنان گسترش یافت که پرتغال در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی به یک امپراتوری استعماری با یک قلمرو وسیع در آفریقا (آنگولا، موزامبیک، کاپ ورد یا دماغه سبز، گینه بیسائو، سان تومه) و آمریکای لاتین (برزیل) و پایگاه هایی در شرق دور (تیمور شرقی، ماکائو و گوآ) تبدیل شد. پرتغال در تاریخ پرفراز و نشیب خود در یک دوره شصت ساله تحت سیطره همسایه شرقی خود (اسپانیا) در آمد. در حقیقت اختلافات داخلی و نزاع های دودمانی پرتغال، باعث شد در سال ۱۵۸۰ فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا، بر پرتغال غلبه نماید و مدت شصت سال بر پرتغال حکومت نماید. اما شورش مردم به هژمونی اسپانیا در سال ۱۶۴۰ پایان بخشید و خاندان براگانسا به عنوان خاندان حاکم در پرتغال مستقر شدند. استیلای این سلسله تا سال ۱۹۱۰ که جمهوری پرتغال ایجادشد استمرار یافت. از سال ۱۹۱۰ تا سال ۱۹۲۶ رقابت های سیاسی شدید و بی ثباتی اقتصادی دامن گیر کشور شد. در این اوضاع و احوال یک فرد نظامیبه نام آنتونیو سالازار که یک اقتصاد دان برجسته بود قدرت را در دست گرفت. او که در سال ۱۹۲۸ وزیر امور مالی بود، در سال ۱۹۳۲ به نخست وزیری کشور رسید. حکومت سالازار و جانشین وی کاتئانو که در سال ۱۹۶۸ منصب نخست وزیری را به دست گرفت به مدت ۴۲ سال به طول انجامید. پرتغال در این دوران شاهد حکومتی اقتدارگرا بود. برخلاف سایر کشورهای اروپایی پرتغال از وارد شدن به جنگ جهانی دوم پرهیز نمود اما در سال ۱۹۴۹ به عضویت پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) در آمد. در ابتدای دهه شصت میلادی جنبش های استقلال طلبانه در مستعمرات آفریقایی پرتغال آغاز و در اثر این جریان، بخشی از نیروی کار و ثروت از این کشور خارج شدند. نارضایتی در ارتش و احساس بیهودگی از نزاع های ناشی از افزایش درگیری ها با مستعمرات آفریقایی باعث شد یک جریان زیرزمینی تحت عنوان « جنبش نیروهای مسلح» در سال ۱۹۷۳ شکل بگیرد. اوفول دولت اقتدارگرای پرتغال در سال ۱۹۷۴ به اوج خود رسید و در یک کودتای آرام بدون خون ریزی و درگیری، جنبش نیروهای مسلح، قدرت را بدست گرفت و یک حکومت نظامیموقت را تشکیل داد و پس از آن حکومت دمکراسی در کشور حاکم شد.
مهمترین وقایع پرتغال
ـ استقلال پرتغال : تاریخ اولیه استقلال پرتغال(از پادشاهی لیون) به قرن دوازدهم یعنی ۵ اکتبر سال ۱۱۴۳ باز می گردد. همچنین اول دسامبر ۱۶۴۰ تاریخ بازگشت استقلال پرتغال از اسپانیاست که برای یک دوره شصت ساله از ۱۵۸۰ تا ۱۶۴۰ تحت سیطره آن کشور بود.
ـ تاریخ برقراری نظام جمهوری: ۱۹۱۰
ـ نظام جمهوری در پرتغال به یک نظام دیکتاتوری به رهبری سالازار تبدیل شد. همین امر باعث وقوع انقلاب شد.
ـ اعلام جمهوری: ۲۵ آوریل سال ۱۹۷۴
ـ عضویت در ناتو: سال ۱۹۴۹
ـ عضویت در اتحادیه اروپا: سال ۱۹۸۶
ـ عضویت در منطقه شنگن: ۲۵ ژوئن سال ۱۹۹۱
ـ پذیرش پول واحد اروپا «یورو»: اول ژانویه سال ۱۹۹۹
ـ روز ملی: ۱۰ ژوئن همزمان با فوت کاموینش شاعر بزرگ این کشور
سیاست و حکومت در پرتغال
با پایان یافتن دوره دیکتاتوری، حکومت در پرتغال به حکومتی با سیستم پارلمانی-دمکراسی تغییر یافت. بعد از یک دوره بی ثباتی، در سال ۱۹۷۶ قانون اساسی جدید به تصویب رسید. قانون اساسی سال ۱۹۷۶ تاکنون چند بار مورد بازنگری قرار گرفته است. در تاریخ ۳۰ اکتبر ۱۹۸۲ و ۱ ژوئن ۱۹۸۹، ۵ نوامبر ۱۹۹۲ و ۳ سپتامبر ۱۹۹۷ در قانون اساسی تجدید نظر به عمل آمده و در حال حاضر حکومت در پرتغال جمهوری تک پارلمانی است. تجدید نظرهای بعدی در قانون اساسی ارتش را تحت نظارت و کنترل شدید حکومت در آورد و حدود و اختیارات رئیس جمهور را محدود و مشخص نمود و زمینه حکومت دمکراتیک مبتنی بر رای مردم و همچنین خصوصی سازی شرکت های ملی و رسانه های جمعی دولتی فراهم گردید. پرتغال در سال ۱۹۸۶ به اتحادیه اروپا پیوست و از آن پس در راستای همگرایی هرچه بیشتر در اتحادیه پیش رفته است.
ساختار حکومتی پرتغال
دولت دارای چهار رکن اصلی شامل ریاست جمهوری، نخست وزیری و دولت، مجلس جمهوری(پارلمان) و قوه قضائیه می باشد. رئیس جمهور برای یک دوره پنج ساله به وسیله رای مستقیم مردم انتخاب می شود و فرمانده نیروهای مسلح نیز به شمار می آید. قدرت ریاست جمهوری شامل تایید نخست وزیر و شورای وزیران نیز می گردد. برکناری نخست وزیر، انحلال پارلمان، وتوی مصوبات مجلس و اعلام جنگ در حیطه اختیارات رئیس جمهور می باشد. شورای دولت( council of state ) یک سازمان مشورتی ریاست جمهوری است که از شش مقام عالی مدنی، روسای جمهور منتخب قبلی که تحت قانون اساسی سال ۱۹۷۶ انتخاب شده اند، پنج عضو که بوسیله پارلمان انتخاب شده اند و پنج عضو که به وسیله رئیس جمهور انتخاب می شوند تشکیل یافته است. بالاترین مقام اجرایی کشور، نخست وزیر است که در راس حکومت قرار دارد و توسط مجلس انتخاب و به تایید رئیس جمهور می رسد. نخست وزیر پس از تایید شدن، اعضای شورای وزیران را اعلام می نماید. دولت جدید بایستی برنامه کار خود را برای تصویب به مجلس ارائه نماید. مجلس جمهوری دارای سیستم تک پارلمانی و از ۲۳۰ نماینده تشکیل یافته است. نمایندگان مجلس، بوسیله رای مستقیم مردم از طریق احزاب برای یک دوره ۴ ساله انتخاب می شوند مگر آنکه رئیس جمهور مجلس را منحل کند و انتخابات زودهنگام برگزار گردد. احزاب عمده پرتغال عبارت از :
حزب سوسیالیست (PS)، حزب سوسیال دمکرات (PSD)، حزب کمونیست پرتغال(PCP)، حزب دمکرات مسیحی – مردم(CDS/PP) ، بلوک چپ (BE) و حزب سبز(PEV) می باشند. جزایر آسورش و مدیرا براساس قانون اساسی، بصورت مناطق خودمختار اداره می گردند. خودمختاری منطقه آسورش براساس قانون سال ۱۹۸۰ صورت پذیرفته و دولت خودمختار مدیرا نیز براساس قانونی موقت در سال ۱۹۷۶ فعالیت می نماید. سرزمین های واقع در اقیانوس اطلس پرتغال به ۱۸ منطقه تقسیم می شوند که به وسیله فرماندار که توسط شورای اداری داخلی تعیین می شود، اداره می گردند.
وضعیت جاری
آخرین انتخابات پارلمان پرتغال در ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۹ ( ۵ مهر ماه ۱۳۸۸) برگزار گردید که طی آن حزب سوسیالیست توانست اکثریت نسبی آراء را بدست آورد. بر این اساس آقای جوزه سوکراتش رهبر این حزب مجددا به مقام نخست وزیری رسید و متعاقباً با طی شدن مراحل انتخاب وزرا، دولت جدید وی از روز ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹ ( ۴ آبان ۱۳۸۸ ) کار خود را آغاز نمود. در مجلس ۲۳۰ نفره فعلی پرتغال ترکیب و تعداد کرسی های هریک از احزاب به شرح ذیل می باشد:
حزب سوسیالیست ـ حزب حاکم:( PS97 نماینده )
حزب سوسیال دمکرات با گرایش راست میانه ( PSD 81 )نماینده
حزب مردم با گرایش راست میانه( CDS/PP ) : 21) نماینده
حزب بلوک چپ( BE 16 )نماینده
حزب کمونیست( PCP 15) نماینده
روند تحولات سیاسی جاری
پیروزی حزب سوسیالیست در انتخابات سال ۲۰۰۵ یک دوره انتقالی را در عرصه تحولات سیاسی پرتغال پدید آورد. زیرا پیش از آن، آقای دوران باروزو نخست وزیر حزب سوسیال دمکرات پرتغال به منظور به دست گرفتن ریاست کمیسیون اروپا در سال ۲۰۰۲ استعفا داده فضا برای پیروزی حزب سوسیالیست فراهم گردید. باروزو در مدت حکومت خود برای افزایش رشد کشور و افزایش تولید، مشوق های تجاری را تقویت کرده و به سیاست های سختگیرانه برای بخش دولتی روی آورد. او با مسائلی چون افزایش بیکاری، درخواست های منطقه یورو و سازگار نمودن کشور با اتحادیه اروپا و همراهی با سیاست گسترش ناتو مواجه بود. بعد از شروع بکار باروزو در کمیسیون اروپا، جورج سامپایو رئیس جمهور وقت پرتغال، از پدرو سانتانا لوپز، شهردار سابق لیسبون خواست تا دولت جدیدی را تشکیل دهد. اما سامپایو اعتماد خود رادر پایان سال ۲۰۰۴ نسبت به دولت پدرو سانتا از دست داد و لذا پارلمان را منحل کرد و درخواست برگزاری انتخابات جدید نمود. در انتخابات ۲۰۰۵ حزب سوسیالیست به قدرت رسید و سکان نخست وزیری کشور در دستان جوزه سوکراتش قرار گرفت. وی در طول چهار سال دولت نخست خود تلاش زیادی برای تقویت بنیه اقتصادی کشور نمود اما برخی طرح ها و برنامه های وی موجب نارضایتی اقشاری از جامعه همچون معلم ها، پزشکان و پرستاران و نیروهای کارگری گردید کهاین موضوع همراه با تشدید بحران اقتصادی دنیا و تبعات آن بر اوضاع اقتصادی پرتغال موجب کاهش محبوبیت این حزب شد. لذا در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۹ این حزب تعداد زیادی از کرسی های خود در مجلس را به نفع احزاب کوچکتر از دست داد و مجبور شد دولت اقلیت را تشکیل دهد. آقای سوکراتش نخست وزیر پرتغال ابتدا سعی نمود یکی از دو حزب راستگرای سوسیال دمکرات یا مردم را به ائتلاف دعوت کند. اما با مخالفت آن ها روبرو گردید. دو حزب چپگرای کونیست و بلوک چپ نیز بنا به دلایلی از گردونه ائتلاف کنار گذارده شدند و این امر باعث شد تا آقای سوکراتش تصمیم به تشکیل دولت اقلیت بگیرد. در عرصه ریاست جمهوری نیز آقای آنیبال کاواکو سیلوا نامزد حزبسوسیال دمکرات(قویترین حزب مخالف) و نخست وزیر سابق پرتغال توانست در انتخابات ۲۲ ژانویه سال ۲۰۰۶ با شکست رقبای خود از حزب سوسیالیست (ماریوسوارش و مانوئل آلگری)و کسب ۶/۵۰ درصد آراء برنده شود. وی در روز نهم ماه مارس ۲۰۰۶ سوگند یاد کرد و جانشین جورج سامپایو، رئیس جمهور سوسیالیست این کشور شد. جورج سمپایو در حال حاضر نماینده دبیرکل سازمان ملل و رئیس مرکز عالی ائتلاف تمدن های سازمان ملل می باشد. انتخابات ریاست جمهوری هر پنج سال یک بار و با رای مستقیم مردم صورت می پذیرد.
مقامات عالی رتبه دولتی فعلی جمهوری پرتغال
مقام | نام |
رئیس جمهور | آنیبال کاواکو سیلوا |
نخست وزیر | جوزه سوکراتش |
وزیر امورخارجه | لوئیس آمادو |
وزیردفاع | آکوشتو سنتوش سیلوا |
وزیر کشور | روی پریرا |
وزیر ریاست شورای وزیران | پدرو سیلوا پریرا |
وزیر دادگستری | آلبرتو مارتینش |
وزیر دارایی | فرناندو تیشیرا دوس سانتوش |
وزیر اقتصاد و نوآوری | ژوزه وییرا دا سیلوا |
وزیر امور پارلمانی | ژورژ لاکان |
وزیر محیط زیست | خانم دولس پاسارو |
وزیر فرهنگ | خانم گابریلا کاناویلیاش |
وزیرکشاورزی، توسعه روستایی و ماهیگیری | آنتونیو سرانو |
وزیر عمران و امور زیربنایی | آنتونیو منونسا |
وزیر کار و تامین اجتماعی | خانم النا آندره |
وزیر علوم، تکنولوژی و آموزش عالی | ماریانو گاگو |
وزیر آموزش | خانم ایزابل آلسادا |
وزیر بهداشت | خانم آنا ژورژ |
اقتصاد
عضویت پرتغال در اتحادیه اروپا در سال ۱۹۸۶ دستاوردهای مثبتی را برای این کشور بهمراه داشت که رشد اقتصادی مستمر، افزایش تجارت و جریان سرمایه های اروپا برای بهبود بخش های زیربنایی پرتغال از این جمله می باشد. علاوه بر آن ورود پرتغال به اتحادیه پولی اروپا در سال ۱۹۹۹ ( EMU)، ثبات نرخ تبدیل ارز، تورم پائین تر و نرخ بهره پائین تر را بهمراه داشت. کاهش نرخ بهره، به نوبه خود هزینه بدهی های عمومیرا کاهش داد و باعث شد کشور به اهداف اقتصادی خود نائل شود. تا سال ۲۰۰۱، معدل نرخ رشد سالانه به طور دائم بالاتر از میانگین اتحادیه اروپا بود. اما رشد قابل توجه در وام های بخش خصوصی منجر به یک نابرابری در تراز خارجی، با یک کسری حساب سرمایه و حساب جاری در آن سال شد. دولت پرتغال تلاش کرد در سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ کسری بودجه را در راستای معاهده رشد و ثبات منطقه یورو، درحد زیر سه درصد نگاه دارد اما در سال ۲۰۰۵ اعتراف کرد که که کسری بودجه اش از ۱/۶ درصد فراتر رفته است. از آن زمان به بعد دولت سوکراتش تلاش کرده کسری بودجه را تحت کنترل در آورد. در سال ۲۰۰۶ دولت کسری بودجه را ۹/۳ درصد کاهش داد. این امر عمدتا از طریق کاهش هزینه های عمومیو بودجه جاری دولت و افزایش مالیات ها صورت گرفته است. کسری بودجه سال ۲۰۰۷ مجددا با قطع هزینه های اضافی و اصلاحات ساختاری کاهش یافت و به ۶/۲ درصد رسید. بیکاری در سال ۲۰۰۷، هشت درصد بود. در سال ۲۰۰۸ با بحران اقتصادی که کل جهان را فراگرفت پرتغال نیز با مشکلات اقتصادی به ویژه بیکاری روبه رو بوده است. آخرین نرخ بیکاری در این کشور ۸/۷ اعلام شده است. قبل از آنکه پرتغال به اتحادیه اروپا بپیوندد مشاغل سنتی مانند صنایع دستی و کشاورزی وجه غالب را در اقتصاد پرتغال تشکیل می داد اما بعد از پیوستن به اتحادیه اروپا، این روند تغییر کرد. گسترش اتحادیه به شرق مزیت نسبی و توان رقابتی پرتغال در نیروی کار را از میان برد. دولت درصدد بوده مدل توسعه اقتصادی پرتغال را تغییر دهد وجامعه را از یک جامعه مصرفی و سرمایه گذاری بخش دولتی به جامعهای متمرکز بر صادرات، سرمایه گذاری بخش خصوصی و تکنولوژی برتر باشد، تبدیل نماید.
نگاهی به تجارت خارجی پرتغال
بر اساس گزارش های منتشره از سوی آژانس سرمایه گذاری و تجارت خارجی پرتغال (aicep) میزان صادرات این کشور طی پنج سال گذشته همواره رو به رشد بوده بطوری که از۷۲۳/۴۱ میلیارد یورو در سال ۲۰۰۴ به ۸۸۹/۵۵ میلیارد یورو در سال ۲۰۰۸ رسیده است.طی این مدت بیشترین رشد مربوط به سال ۲۰۰۶ و کمترین افزایش در سال ۲۰۰۵ بوده است.
حجم صادرات پرتغال در پنج سال گذشته
واردات این کشور نیز طی این سال ها مرتباً افزایش یافته و از ۴۳۶/۵۴ میلیارد یورو در سال ۲۰۰۴ به رقم بی سابقه ۶۶۱/۷۲ میلیارد یورو رسیده است.بیشترین رشد مربوط سال ۲۰۰۶ و کمترین افزایش در سال ۲۰۰۵ بوده است. ارقام مذکور نشانگر این موضوع هستند که افزایش واردات سال ۲۰۰۶ نه تنها حامل بار منفی برای اقتصاد این کشور نبوده بلکه تاثیر مثبت بر رشد صادرات این سال نیز گذارده است ولی این روند در سال های بعد استمرار نیافته.ضمن اینکه نباید از نظر دور داشت که همه این میزان افزایش واردات ناشی از رشد کمینیست بلکه از آنجا که حدود ۸۷ درصد از انرژی مورد نیاز پرتغال از خارج وارد می شود و در این میان سهم نفت۶۲ درصد می باشد،افزایش شدید قیمت نفت خام طی سال۲۰۰۷ و بخشی از سال ۲۰۰۸، یکی از مهمترین دلایل رسیدن میزان واردات به رقم بی سابقه فوق الذکر محسوب می شود.
حجم واردات طی پنج سال گذشته
سال | مبلغ |
۲۰۰۴ | ۴۳۶/۵۴ میلیارد یورو |
۲۰۰۵ | ۵۵۰/۵۷ // |
۲۰۰۶ | ۷۸۱/۶۲ // |
۲۰۰۷ | ۶۲۱/۶۷ // |
۲۰۰۸ | ۶۶۱/۷۲ // |
بهاین ترتیب کسری تراز تجارت خارجی این کشور طی سال های ۲۰۰۴ لغایت ۲۰۰۸ بترتیب به میزان ۷۱۳/۱۲، ۵۸۵/۱۴، ۶۳۵/۱۳، ۰۵۲/۱۳ و ۷۷۲/۱۶ میلیارد یورو بوده است که در نگاه کلان به اقتصاد ملی پرتغال برابر با ۸/۸ ، ۸/۹ ، ۸/۸ ، ۸ و ۱/۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور طی این سال هاست.
با گسترش روز افزون رکود عمیق و فراگیری که از اواخر سال ۲۰۰۸ در اقتصاد پرتغال پدید آمده و هم اکنون به کلیه بخش ها سرایت نموده است، تقریباً همه پیش بینی های داخلی و بین المللی پیرامون شاخص های مختلف اقتصاد پرتغال از جمله میزان صادرات این کشور در سال ۲۰۰۹ منفی می باشد. اولین آمار های منتشره پیرامون وضعیت اقتصادی کشور طی سه ماهه اول سال جاری نیز متاسفانه موید این پیشبینیها است.
آمار صادرات سه ماهه اول ۲۰۰۹ حاکی از۲۱درصد کاهش نسبت به مدت مشابه سال قبل است. یعنی تنزلی برابر با ۳۷/۴ میلیارد یورو تنها در سه ماه.
طی این مدت مجموع صادرات پرتغال به اعضای EU که جذب کننده ۶۷ درصد از صادرات سال ۲۰۰۸ این کشور بوده اند، با ۳۰ درصد کاهش تنها ۴/۴ میلیارد یورو بوده است.البته این وضعیت خاص کشور پرتغال نبوده، بلکه با نوساناتی براقتصاد همه کشورهای عضو اتحادیه اروپایی حکمفرماست.
با توجه به آنچه گفته شد، دولت پرتغال مصمم است بمنظور برون رفت از شرایط نامساعد کنونی و جلوگیری از کاهش شدید صادرات خود طی ماههای آتی، مقاصد صادراتی خود را تغییر و بازارهای جدیدی را جایگزین وارد کنندگان سنتی کالاهای پرتغالی نماید که کشورمان نیز یکی از اهداف برگزیده می باشد.
سـیمای اقـتصادی پـرتـغال در سـال ۲۰۰۸
اقتصاد داخلی
تولید ناخالص داخلی: ۱۲۸/۱۶۶ میلیارد یورو
سهم صنعت: ۲۴%
سهم کشاورزی: ۴/۲%
سهم خدمات: ۶/۷۳%
رشد: GDP 8/1ـ
درصد درآمد سرانه: ۱۵۶۳۹یورو (براساس قدرت خرید)
بدهی های عمومیدولت:۶/۶۴ % GDP
نــــرخ تــــورم: ۴/۱%
نرخ بیکاری: ۸/۷ %
مجموع سرمایه گذاری مستقیم خارجی:۹۸۵/۳۱ میلیارد یورو
خالص سرمایه گذار مستقیم خارجی: ۴۱۱/۲ میلیارد یورو
بودجه سال ۲۰۰۸: ۷۷۷/۱۴۹میلیارد یورو
کسری بودجه :۰۹۱/۴ میلیارد یورو (۶/۲ درصدGDP )
بدهی خارجی: ۲/۴۶۱ میلیارد دلار
ذخایر ارز و طلا:۵۵/۱۱ میلیارد دلار
کمک های توسعه ای دریافتی از EU : ۳۹۶ میلیون دلار
نیروی کار: ۵٫۶۴۰٫۰۰۰ نفر
شاغلین در بخش صــنــعــت: ۲/۲۹%
شاغلین بخش کشاورزی: ۵/۱۱%
شاغلین بخش خــدمـــات: ۳/۵۹%
تجارت خارجی
صادرات: ۸۸۹/۵۵ میلیارد یورو
مهمتریناقلام صادراتی: ابزارآلات وماشینهای صنعتی،قطعات خودرو، موادخام فلزی، پوشاک، پلاستیک، فرآورده های نفتی، محصولات معدنی، محصولات غذایی، محصولات کشاورزی، خمیر چوب وکاغذ، منسوجات، چوب و چوب پنبه، کفش،پوست وچرم.
مهمترین شرکای صادراتی
اسپانیا ۲/۲۷ %
آلمان ۹ /۱۲ %
فرانسه ۷/۱۱ %
آنگولا ۶ %
انگلیس ۵/۵ %
ایتالیا ۸/۳ %
آمریکا ۵/۳ %
تراز تجارت خارجی : ۷۷۲/۱۶ میلیارد دلار
واردات: ۶۶۱/۷۲ میلیارد یورو
مهمترین اقلام وارداتی
ابزار آلات و ماشین های صنعتی، نفت، گاز، خودرو و قطعات خودرو، مواد خام فلزی، منسوجات،محصولات کشاورزی،محصولات شیمیایی،پلاستیک، مواد غذایی و پوشاک.
مهمترین شرکای وارداتی
اسپانیا ۸/۳۰ %
آلمان ۴/۱۲ %
فرانسه ۳/۸ %
ایتالیا ۳/۵ %
هلند ۶/۴ %
انگلیس ۲/۳ %
نیجریه ۸/۲ %
تـراز تـجـارت خارجی: ۷۷۲/۱۶ ـ میلیارد دلار
انــرژی
نیاز به واردات حامل های انرژی: ۸۷ %
انرژی تولیدی در داخل(تجدید شونده): ۱۳ %
سهم نفت در سبد انرژی کشور : ۶۲ %
// گاز طبیعی // // // : ۱۳ %
// ذغال سنگ // // // : ۱۲ %
// برق آبی // // // : ۹ %
// سایر(بادی وخورشیدی) // // // : ۴ %
(فاقد انرژی هسته ای)
تــولـیـد برق: ۰۴/۴۹ میلیارد کیلووات ساعت
مصرف برق: ۵۵/۴۸ میلیارد کیلووات ساعت
صادرات برق: ۴۹۰ میلیون کیلووات ساعت
مصرف گاز طبیعی: ۳۰۰/۴ میلیارد متر مکعب
واردات گاز طبیعی: ۳۵۷/۴ میلیارد متر مکعب
مـصرف نـفت خـام: ۳۳۲۰۰۰ بشکه درروز
واردات نـفت خــام: ۳۵۷۰۰۰ بشکه در روز
ظـرفــیـت پـالایـش: ۳۸۵۰۰۰ بشکه درروز
صـدور فـرآورده : ۲۵۰۰۰ بشکه درروز
خطوط تلفن ثابت در حال کار : ۲۳۱/۴ میلیون خط
ظـرفـیت شـبکه تـلفـن هـمراه : ۴۱۳/۱۳ میلیون سیم کارت
تعداد ایستگاه های رادیویی AM : ایستگاه
تعداد ایستگاه های رادیویی : FM ۶۳ ایستگاه
کـانال ها و شـبکه های تلویزیونـی : ۶۲ کانال و شبکه
کاربران اینترنت: ۵۴۹/۳ میلیون کاربر
تـعداد گـردشـگرخـارجـی: ۳/۱۱ میلیون نفر در سال
درآمد صنعت گردشگری: ۴/۷ میلیارد یورو
سیستم قضایی پرتغال
دادگاه عالی ملی بالاترین مرجع قضایی پرتغال بشمار می آید. دادگاه های نظامی، اداری و مالی دادگاه هایی هستند که فعالیت آن ها مستقل از دادگاه عالی می باشد. همچنین دادگاه قانون اساسی در پرتغال وجود دارد که از نه عضو تشکیل شده و وظیفه انطباق قوانین را با قانون اساسی برعهده دارد. دادگاه های منطقهای و دادگاه های دادخواست از دیگر دادگاه های پرتغال هستند.
تطورات نژادی در پرتغال
مهاجران اولیهاین سرزمین که در قدیم آن را لوسیتانیا می خواندند رومی ها بودند. بدین ترتیب که در قرون اولیه میلادی این سرزمین پس از تصرف توسط سزار و آگوستوس به طور کلی تحت نفوذ فرهنگ مهاجران رومیقرار گرفت. چندی بعد در قرن پنجم میلادی ویزگوت ها بهاین سرزمین هجوم آورده و مهاجرت نمودند. در سال ۷۱۱ میلادی نیز اعراب مسلمان که آن ها را مورها می خواندند، این سرزمین را متصرف شدند و شمار زیادی از آن ها بهاین کشور مهاجرت کرده و شهرهای بسیاری که هنوز هم به نام هایی با ریشه عربی مشهورند را بنا نهادند. از جمله آثار مهاجران عرب شهرهای الولد، الگرو (الغرب) و بعض ابنیه اسلامیاست که هنوز موجود بوده و هویت تاریخی دارند. می توان ترکیبی از ایبری، اعراب و رومیهای مهاجر را در کنار مردمان اصلی پرتغال تجسم کرد. پس از دوران کشورگشایی پرتغال و تسلط این کشور بر قاره سیاه(آفریقا) و برزیل و تسخیر مناطق مستعمراتی که مهمترین آن ها برزیل، موزامبیک، آنگولا، گینه بیسائو می باشند، سیل مهاجران عمدتا سیاه پوست روانه سرزمین پرتغال گردید. اختلاطی از مهاجران سیاهپوست آنگولایی، موزامبیکی، گینهای، سان تومهای کاپ وردی و بعضی دیگر از کشورهای آفریقای سیاه مثل تانزانیایی ها که مسلمانان آن ها بیشتر هندی الاصل هم می باشند به ترکیب قبلی مهاجران عرب و رومیاین خطه افزوده شد. پدیده مهاجرت، پرتغال را از حیث ساختار نیروی انسانی به صورت مخلوطی از نژادها در آورده است. مهاجرت معکوس نیز بافت انسانی کشور پرتغال را بی تاثیر نگذاشته است. در حال حاضر حدود ۵ میلیون پرتغالی در کشورهای مهاجر پذیر مانند ایالات متحده آمریکا، برزیل، ونزوئلا، آلمان، فرانسه، اسپانیا، هلند،انگلستان و سوئیس زندگی می کنند. تعداد پرتغالی های مهاجر در ایالات متحده آمریکا ۳/۱ میلیون نفر، در فرانسه ۸۰۰ هزار نفر و در برزیل ۷۰۰ هزار نفر است.
اقوام و نژادها
مردم پرتغال از نژاد سفید بوده و ترکیبی از تیره های سلت، عرب ژرمن، بربر و ایبری می باشند. در حال حاضر گروه های قومیو نژادی پرتغال شامل نژادهای مدیترانهای، گروه های آفریقایی (آنگولا، کاپ ورد، موزامبیک) آمریکای جنوبی (برزیل) و اروپای شرقی (اوکراین و رومانی) می باشند.
زبان و خط
تصرف پرتغال در قرون اولیه میلادی توسط رومی ها سبب گردید تا زبان لاتین به عنوان وسیله ارتباط رسمیتثبیت گردد. لذا اظهار اینکه ریشه زبان پرتغالی لاتین بوده ذکری مناسب و شایسته است و در دانشکده های زبان و ادبیات کشور پرتغال لاتین به عنوان زبان دوم تدریس می شد. زبان رسمیاین کشور پرتغالی می باشد. در جهان معاصر حدود ۲۵۰ میلیون نفر در کشورهای مختلف بهاین زبان تکلم می کنند. اینکه جمعیت ۵/۱۰ میلیونی پرتغال توانسته است زبان خود را به بعض کشورهای دیگر صادر کند و هم اکنون چنین جمعیت عظیمیبهاین زبان تکلم می کنند، پیوسته مورد مباهات مردم پرتغال است. درعین حال باید گفت که تفاوت هایی بین زبان پرتغالی کشور پرتغال و زبان پرتغالی برزیل وجود دارد. مزید براینکهاین زبان از نظر کاربرد پنجمین زبان جهان می باشد. زبان پرتغالی چون ریشه لاتین دارد با زبان های دیگر همچون فرانسه، ایتالیایی، اسپانیایی و رومانیایی هم خانواده بوده، قرابت و شباهت بسیاری از لحاظ زبان شناسی با آن ها دارد. خط رایج در پرتغال نیز پرتغالی بوده و دارای ریشه لاتین است. الفبای زبان پرتغالی دارای ۲۶ حرف می باشد. اخیرا پارلمان پرتغال قانونی را به تصویب رساند که به موجب آن تغییرات عمدهای در الفبا، نوشتار و ساختار زبان پرتغالی رخ خواهد داد. بدین معنی که پرتغال در راستای اراده جمعی جامعه کشورهای پرتغالی زبان ( PALOP) متشکل از کشورهای پرتغال، برزیل، سان تومه پرنسیپ، موازمبیک، آنگولا، گینه بیسائو، تیمور شرقی برای یکسان سازی زبان پرتغالی پذیرفته است که تغییرات مذکور در زبان پرتغالی بگونهای رخ دهد که منطبق با ساختار زبان پرتغالی برزیل باشد. بروز و جدیدتر بودن بعض بخش های زبان پرتغالی برزیل باعث گردیده یکسان سازی زبان پرتغالی برای همه کشورهای پرتغالی زبان از جمله پرتغال براساس ساختار و نوشتار پرتغالی برزیل انجام شود. این امر نگرانی برخی اندیشمندان و نویسندگان پرتغال را به دنبال داشته به گونهای که قبل از تصویب قانون فوق، سی هزار تن بهاین امر اعتراض نمودند اما اعتراض آنان موثر واقع نشد. استدلال این افراد این بوده که زبان اصلی پرتغالی متعلق به پرتغال است و نبایستی کشوری که زمانی مستعمره پرتغال بوده اکنون ساختار زبانی خود را بر این کشورتحمیل نماید. اینان معتقدند بخشی از هویت فرهنگی پرتغال که زبان است در خطر قرار گرفته است. اما دولتمردان پرتغال از این نگرانند که در طول زمان شکاف بین این زبان گسترده شود و مانند زبان اسپانیولی که اکنون با زبان پرتغالی متفاوت است در آینده زبان برزیلی و پرتغالی به سرنوشت مشابه مبتلا گردند. بهاین دلیل تغییر در ساختار زبان خود را برای جلوگیری از ضربه مهمتر که اصل زبان است ترجیح داده اند.جمعیت وسیع ۱۷۰ میلیونی برزیلی وسخت بودن تغییر زبان آن کشوروسیع نسبت به جمعیت سرزمین مادری نیز دراین تصمیم بی تاثیرنبوده است.
اهمیت استراتژیک پرتغال در منطقه
واقع شدن پرتغال درمنتهی الیه جنوب غربی قاره اروپا و در همسایگی کشور اسپانیا و نیز اشراف آن به ساحل اقیانوس اطلس شمالی، جلوه های منشور ژئوپلیتیک این کشور را تشکیل می دهند. دو کشور پرتغال و اسپانیا به اتفاق آندورا کشورهای تشکیل دهنده شبه جزیرهایبری هستند که موقعیت ممتازی جهت کنترل تنگه جبل الطارق، دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس دارند. این موضوع یکی از حساس ترین و مهم ترین نکات در رابطه با جایگاه و عملکرد این دو کشور در ناتو می باشد. جایگاه و موقعیت بسیار مهم پرتغال باعث شده که نه تنها شرایطی ویژه در سازمان ناتو داشته باشد بلکه بصورت منفردحاضر به انعقاد قراردادهای دوجانبه نظامیو دفاعی با آمریکا شده است ضمن آنکه بخاطر رقابت های همسایگی و وسعت سرزمینی اسپانیا، پرتغال نمی خواهد به دلایل تاریخی تحت تاثیر و سایه اسپانیا باشد. نکته دیگری که به پرتغال اهمیت ویژه استراتژیکی می دهد کنترل این کشور بر جزایر واقع در اقیانوس اطلس شمالی بویژه مجمع الجزایر آسورش است. این جزایر به لحاظ موقعیت ژئو پلیتیک در شمال اقیانوس اطلس عملا طوری واقع شده است که در اختیار داشتن آن به منزله کنترل خطوط دریایی متصل کننده شمال اروپا به آمریکای لاتین و آفریقا می باشد. از طرف دیگر قرار گرفتن پرتغال در منتهی الیه جنوب غربی قاره اروپا بمنزله نزدیک ترین نقطه خشک اروپا به قاره آفریقا به پرتغال یک شرایط ژئو پلیتیک ویژه منطقهای اعطا کرده که موقعیت ممتازی نسبت به سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا به آن می دهد. نقش تعیین کننده هر یک از عوامل جغرافیایی و منابع طبیعی: پرتغال به دلیل داشتن آب و هوای مدیترانهای در جنوب و آب و هوای اقیانوسی در شمال و مرکز کشور، دارای بارندگی و منابع آب فراوان بوده و این مهم ساختن سدهای متعدد در کشور را تسهیل نموده است. علاوه بر آن میزان بارش باران کافی در پرتغال سبب گردیده تا این کشور از نظر تامین مواد غذایی و کشاورزی بیش از نیمیاز مایحتاج غذایی خود را تامین نماید. وجود سدهای متعدد در پرتغال نیز بهاین کشور اجازه داده است تا قسمتی از انرژی مورد نیاز خود را بدون توسل به جهان خارج مرتفع و تامین نماید. باد خیز بودن این کشور نیز شرایط مساعد را برای استفاده از انرژی بادی جهت تولید الکتریسته فراهم آورده است. کلاً کشور پرتغال را باید یکی از کشورهای موفق در استفاده از انرژی های تجدید پذیر محسوب داشت.در رابطه با منابع طبیعی، این کشور دارای منابع بسیار غنی مس می باشد. پرتغال بزرگترین صادرکننده چوب پنبه و فرآورده های آن در جهان بوده علاوه بر داشتن جنگل های انبوه و گستردهاین ماده مهم، بیش از ۷۰ درصد از تولیدات مواد خام چوب پنبه کشورهای رقیب مثل استرالیا را نیز به منظور قبضه نمودن و انحصاری کردن بازار این محصول خریداری و وارد می کند. دسترسی مستقیم به آب های آزاد اقیانوسی باعث گردیده ماهیگیری در این کشور رونق خاصی داشته باشد. اخیرا برای کشف و استخراج نفت فعالیت هایی در منطقه آلنتژو صورت پذیرفته است.
ادیان و مذاهب
تاریخچه گسترش هر یک از ادیان و مذاهب
پرتغال در تاریخ اولیه خود دستخوش تهاجم اقوام مختلف بوده که مهمترین آن ها که به نظر می رسد برای همیشه در پرتغال سکونت گزیدند، رومان ها و گروهی از قفقاز و ارمنستان بودند. رومان ها که اکثریت را تشکیل می دادند در قسمت های شمالی شبه جزیرهایبری سکونت اختیار کردند. آن ها بتدریج دامنه نفوذ خود را گسترش داده اقوام و ساکنان مناطق جنوبی را به جانب ماورای دریای مدیترانه که امروزه نام مغرب بزرگ به آن می دهند، راندند. امروزه آثار باستانی حفاری شده زیادی از رومان ها در تمام نقاط پرتغال بویژه در شمال این کشور مشاهده می گردد. در رابطه با گروه کوچک تر که از قفقاز و ارمنستان آمده بودند آثاری از جمله معابد پرستش میترا در پرتغال کشف شده. در زمان سلسله امویه مسلمانان با فتح جنوب اروپا و شبه جزیرهایبری، فرهنگ، زبان و مذهب خود را حاکم نمودند. حضور اعراب مسلمان در پرتغال حدود چهار قرن به طول انجامید و مردم پرتغال بعضا به اسلام گرویدند. مساجد زیادی در سرتاسر پرتغال بنا گردید که تقریبا همه آن ها بعد از خروج مسلمانان و افول قدرتشان و غلبه مذهب مسیحیت و فرقه کاتولیک دراین کشور، مبدل به کلیسا شد. دلیل قاطع بر این مدعی، مدارک و اسناد تاریخی می باشد از آن جمله کلیساهای بجای مانده از دوران قدیم دارای ساختار معماری اسلامیوعرب بوده و محراب همه آن ها باقی و رو به قبله می باشد. در رابطه با نفوذ فرهنگ عرب در پرتغال می توان به آمیختگی برخی لغات زبان عربی با زبان پرتغالی اشاره نمود. هم اکنون برخی از اماکن و شهرهای پرتغال همچون البیضاء، المدور و الگرو(الغرب) نام هایی با ریشه عربی دارند. یکی از علل مهمیکه روند اسلام زدایی در پرتغال را تشدید نمود نیاز متقابل پاپ و رژیم سلطنتی کشور جدید پرتغال بود. بهاین ترتیب که رژیم سلطنتی با پرداخت مبالغی گزاف به عنوان خراج به واتیکان و به عهده گرفتن اسلام زدایی و شیوع آئین واقع نقطه عطفی برای پدیدهای که بعدها به جنگ های صلیبی معروف شد، می باشد. همچنین پدیدهای که بعدها به نام کشفیات پرتغال شهرت یافت و شامل استعمار آفریقا، خاورمیانه و خاور دور است نیز با این قول و قرارهای پاپ و پادشاه پرتغال بی ارتباط نبوده است. به همین دلیل در تمام لشکرکشی های پرتغال، هیات های مذهبی(میسونرها) همراه نیروهای نظامیپرتغال حضور داشته اند. شیوع دین مسیحیت در پرتغال در اواخر قرن پانزدهم با آغاز تفتیش عقاید، رنگ و بویی دیگر گرفت و با موفقیت و شتابی بیشتر کامل شد. نفوذ ادیان در اوضاع سیاسی جامعه در حال حاضر تنها مذهب ذی نفوذ و غالب در جامعه پرتغال، آئین مسیحیت کاتولیک است. کاتولیک های رومن ۹۲ درصد،پروتستان ۴ درصد، منکرین خدا ۳ درصد و گروه های دیگر یک درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می دهند.
آزادی مذهب در پرتغال
طبق قانون اساسی پرتغال انجام مراسم مذهبی برای همه ادیان آزاد می باشد. در سال ۲۰۰۱ همزمان با ریاست جمهوری جورج سامپایو و نخست وزیری آنتونیو گوترش، قانون آزادی مذهبی که مشتمل بر ۶۹ بند است در پارلمان پرتغال به تصویب رسید. به موجب این قانون کمیسیون آزادی مذهبی در سال ۲۰۰۴ توسط وزارت دادگستری پرتغال تشکیل گردیده است. این کمیسیون متشکل از یک رئیس است که از طرف وزارت دادگستری تعیین می شود. همچنین دو عضو منصوب از طرف کلیسای کاتولیک، سه عضو از اقلیت های مذهبی (جامعه مسلمانان، جامعه اسرائیلی ها و جامعه اوانژلیک ها) که بوسیله وزارت دادگستری تعیین می شود و همچنین کارشناسان، متخصصین و دانشمندانی که در راستای همبستگی و آزادی دینی گام برمیدارند، در این کمیسیون عضویت دارند. کمیسیون مذکور از سال ۲۰۰۴ تاکنون سه اجلاس برگزار نموده که آخرین آن تحت عنوان مشارکت مذهبی برای صلح در تاریخ ۲۳ و ۲۴ ژوئن ۲۰۰۸ در لیسبون تشکیل شد.
تشکیلات مذهبی
تشکیلات مذهبی مسیحیت در پرتغال به صورت مجموعه کلیساهایی است که ضمن همکاری و همیاری موازی با یکدیگر از نظر سلسله مراتب نیز از واتیکان هدایت و هماهنگ می گردند. پیرامون تشکیلات اسلامیباید گفت اکثر مسلمانان پرتغال مهاجرینی هستند که از مستعمرات سابق پرتغال همچون هند، موزامبیک، گینه بیسائو و آنگولا بهاین کشور آمده اند و بسیاری از آن ها هندی تبار هستند. مهمترین تشکل اسلامیمسلمانان جمعیت اسلامیلیسبون است که ریاست آن در حال حاضر، بعهده دکتر وکیل عبدالمجید است. این تشکل مدیریت مسجد جامع لیسبون که بزرگترین مسجد پرتغال به شمار می آید، را به عهده دارد. جمعیت شیعیان در پرتغال اندک می باشد محل تجمع آن ها حسینیهای به نام محفل امام زمان است. گفته می شود تعداد مسلمانان پرتغال ۵۰ هزار نفر می باشد که حدود چهار دهم درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهد. مسلمانان این کشور روابط حسنهای با مقامات دولتی پرتغال دارند و فعالیت آن ها در چارچوب قانون آزادی مذهبی که به موجب قانون اساسی تنظیم گردیده، صورت می پذیرد. در سال ۱۳۸۶ شمسی هنرمندان ایرانی، محراب، سردرب، گنبدها و مناره مسجد جامع لیسبون را کاشی نمودند. این هنر ایرانی اسلامیدر طول سال های متمادی نام کشورمان را در پرتغال جاودان خواهد ساخت. یهودیان در پرتغال تعداد اندکی هستند و دارای یک کنیسه می باشند. آئین یهود در پرتغال به رسمیت شناخته شده و فعالیت های مذهبی یهودیان از طریق جامعه اسرائیلی های پرتغال انجام می شود. فرقه اسماعیلیه نیز در پرتغال دارای پیروانی می باشد. بنیاد آقاخان متعلق بهاین گروه می باشد.
روابط جمهوری اسلامیایران و پرتغال
تاریخچه روابط سیاسی
استقرار پرتغالی ها در هندوستان در سال ۱۵۰۵ میلادی و پس از آن تسلط آن ها بر جزیره هرمز واقع در خلیج فارس موجد اولین تماس های بین شاه اسماعیل صفوی بنیانگذار سلسله صفویه و آلفونسو آلبوکرک نایب السلطنه پادشاه پرتغال در هندوستان گردید. اولین تماس بین ایران و پرتغال در سال ۱۵۰۷ میلادی با ارسال پیامینظامیو تهدید کننده از سوی آلبوکرک به شاه اسماعیل صفوی آغاز گردید. طی قرن هفدهم بدلیل اختلالاتی که در سیستم و نحوه حاکمیت پرتغالی پیش آمده( که عمده آن ها ناشی از تصرفات اسپانیا بود) جریان تبادل نمایندگان سیاسی بین دو کشور ایران و پرتغال نیز دچار فراز و نشیب هایی گردید. مهم ترین آن، تصرف هرمز توسط شاه عباس صفوی بعد از صلح با ترکان عثمانی بود. با باز پس گرفتن هرمز در سال ۱۶۲۲ روابط دو کشور حدود نیم قرن تیره گردید. در ژانویه سال ۱۶۹۵ با تصرف بندر کنگ در نزدیکی هرمز توسط عمانی های مقیم مسقط، مجددا دربار ایران و پرتغال در کنار یکدیگر قرار گرفتند و از منافع مشترک خود دفاع کردند. در قرن هیجدهم حضور پرتغالی ها در ایران محدود به دیر (کلیسا) اصفهان و دفتر نمایندگی این کشور در بند کنگ بود. در سال ۱۷۱۵ مجددا عمانی های مقیم مسقط در کنگ پیاده شدند و دفتر نمایندگی پرتغال را به آتش کشیدند و به قلمرو شاهایران تجاوز کردند. به همین دلیل مجددا بین دربار ایران و پرتغال علیه دشمن مشترک طرح دوستی و اتحاد ریخته شد. این اتحاد در سال ۱۷۱۹ با حمله مشترک به قلعه های اعراب در جنوب خلیج فارس عملی گردید ولی نتیجهای عاید آن ها نشد. هجوم افغان ها بهایران و اشغال اصفهان در سال ۱۷۲۲میلادی به سلسله صفویه به حضور پرتغالی ها در ایران به طور موقت پایان داد تا اینکه در سال ۱۷۲۹ که شاه طهماسب دوم موفق به احیای تاج و تخت صفویه گردید، مجددا سروصداهایی از طرف پرتغالی ها برای تصرف مجدد هرمز و بحرین بلند شد که ناکام ونافرجام ماند. بدین ترتیب پرتغالی ها از سال ۱۷۳۰ به بعد سفر به خلیج فارس و ایران را رها کرده و به قول نماینده پادشاه پرتغال در ایالت هند که به جانشین خودش اندرز داده بود که ما در ایران به جز نام پرتغال هیچ نیرویی نداریم رابطه ۱۵۰ ساله پرتغالی ها با ایران پایان می یابد حتی کلیسای اصفهان که در حقیقت برای مدت ۱۵۰ سال خانه و شاید بتوان گفت سفارت پرتغال درایران بود نیز بسته می شود.
روابط جاری دو کشور
پرتغال در سال ۱۳۵۰ در سال های پایانی حکومت استبدادی سالازار بر این کشور با افتتاح سفارت در تهران اقدام به برقراری روابط سیاسی با دولت ایران نمود. دولت ایران نیز همزمان سفیر خود در فرانسه را بعنوان سفیر اکردیته در پرتغال معرفی نمود. اما دیری نپائید که با انقلاب میخک های سفید پرتغال در سال ۱۹۷۴ میلادی که به حکومت استبدادی سالازار و انقلاب اسلامیایران در ۱۹۷۹ که به حکومت سلطنتی در ایران پایان بخشیدند، روابط دو کشور وارد مرحله نوینی شد. لذا جمهوری اسلامیایران در سال ۱۳۶۴ سفارت خود را در لیسبون افتتاح نمود و در سایهاین اقدام دو کشور فصل جدیدی را در روابط و مناسبات تاریخی و دیرینه خود گشودند. از آن زمان به بعد راه تقویت همکاری ها هموارتر گردید و دو کشور با کمک سفارتخانه های خود طرح ها و ابتکاراتی را در جهت توسعه و تحکیم روابط فی مابین چه در ابعاد دو جانبه و چه در زمینه های منطقهای و بین المللی معمول داشتند. آقای ژایمه گاما وزیر امور خارجه وقت پرتغال در سال ۱۳۷۷ به تهران سفر نمود و جناب آقای خرازی و جناب آقای متکی نیز در سال های ۱۳۸۳ و ۱۳۸۶ از لیسبون دیدار کردند. سفر جناب آقای بروجردی رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامیدر تیر ماه ۱۳۸۷ ، سفر آقای نونو بریتو مدیرکل منطقهای وزارت امور خارجه در اسفند ماه ۸۷ و دیدار جناب آقای صفری از لیسبون در خرداد ۱۳۸۸ نیز تحرکات جدید قابل توجه دیگری در روابط سیاسی و پارلمانی دو کشور هستند که در سایهاین تلاش ها روند همکارها و مراودات از تحرک قابل توجهی برخوردار گردیده است. سفر چند هیات بانکی و اقتصادی پرتغال و دیدار معاون وزیر اقتصاد این کشور در اوایل اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ به تهران نیز از تحرکات قابل توجه دیگری در روابط دو کشور بود که خوشبختانه اثرات بسیار مثبتی در آشنایی مقامات اقتصادی پرتغال نسبت به پیشرفت ها و دستاورهای اقتصادی جمهوری اسلامیایران داشت و دور نمای روشنی از ظرفیت های قابل توجه موجود در روابط اقتصادی دو کشور را پیش روی مقامات جمهوری اسلامیایران و پرتغال قرار داد
نگاهی به روابط بازرگانی ایران و پرتغال از آغاز قرن بیست و یکم
الف) حجم مبادلات بازرگانی ایران و پرتغال(میلیون یورو)
ردیف | سال | نفت |
۱ | ۲۰۰۰ | ۸۳۲/۳۹۳ |
۲ | ۲۰۰۱ | ۷۰۰/۱۱۲ |
۳ | ۲۰۰۲ | ۶۵۹/۱۶۲ |
۴ | ۲۰۰۳ | ۹۲۴/۷۱ |
۵ | ۲۰۰۴ | ۴۲۰/۱۳۵ |
۶ | ۲۰۰۵ | ۱۸۴/۱۲۶ |
۷ | ۲۰۰۶ | ۴۶۶/۳۰۶ |
۸ | ۲۰۰۷ | ۰۶۴/۳۰۸ |
۹ | ۲۰۰۸ | ۹۴۸/۳۱۵ |
ب) میزان صادرات ایران به پرتغال(میلیون یورو)
ردیف | سال | نفت | اقلام غیر نفتی | کل صادرات |
۱ | ۲۰۰۰ | ۳۲۴ | ۸۵۷/۶۰ | ۸۵۷/۳۸۴ |
۲ | ۲۰۰۱ | ۷۹ | ۵۲۷/۲۲ | ۵۲۷/۱۰۱ |
۳ | ۲۰۰۲ | ۹/۱۴۶ | ۵ | ۹/۱۵۱ |
۴ | ۲۰۰۳ | ۸/۴۸ | ۲/۲ | ۰۴۷/۵۱ |
۵ | ۲۰۰۴ | ۴۸۱/۱۱۰ | ۶۴۶/۷ | ۱۲۷/۱۱۸ |
۶ | ۲۰۰۵ | ۰۶۴/۱۰۵ | ۲۰۴/۳ | ۲۶۸/۱۰۸ |
۷ | ۲۰۰۶ | ۲۳۵/۲۷۶ | ۹۹۳/۱۴ | ۲۲۸/۲۹۱ |
۸ | ۲۰۰۷ | ۵۰۹/۲۸۵ | ۵۳۱/۸ | ۰۴۰/۲۹۴ |
۹ | ۲۰۰۸ | ۷۲۵/۲۶۹ | ۳۸۲/۱۶ | ۱۰۷/۲۸۶ |
مهمترین اقلام صادرات غیر نفتی ایران به پرتغال
سیم و کابل برق، انواع سنگ های ساختمانی، قطعات الکتریکی خودرو، خشکبار، انواع فرش های دستباف و ماشینی، مواد خام پلیمری و شیمیایی.
ج) میزان واردات ایران از پرتغال(میلیون یورو)
ردیف | سال | کل میزان واردات |
۱ | ۲۰۰۰ | ۹۷۵/۸ |
۲ | ۲۰۰۱ | ۱۷۳/۱۱ |
۳ | ۲۰۰۲ | ۷۵۹/۱۰ |
۴ | ۲۰۰۳ | ۸۷۷/۲۰ |
۵ | ۲۰۰۴ | ۲۹۳/۱۷ |
۶ | ۲۰۰۵ | ۹۱۶/۱۷ |
۷ | ۲۰۰۶ | ۲۳۸/۱۵ |
۸ | ۲۰۰۷ | ۰۲۴/۱۴ |
۹ | ۲۰۰۸ | ۸۴۱/۲۹ |
اقلام عمده وارداتی کشورمان از پرتغال
قالب های صنعتی، قطعات ریخته گری، چوب پنبه، اتصالات الکتریکی خودرو، روکش های چوبی و مواد اولیه دارو.
د) تراز روابط بازرگانی ایران و پرتغال که با توجه به فروش نفت خام همواره به نفع ایران مثبت بوr>ده است.
ردیف | سال | تراز تجاری |
۱ | ۲۰۰۰ | ۰۰۰/۸۸۲/۳۷۵ |
۲ | ۲۰۰۱ | ۰۰۰/۳۵۴/۹۰ |
۳ | ۲۰۰۲ | ۰۰۰/۱۴۱/۱۴۱ |
۴ | ۲۰۰۳ | ۰۰۰/۱۷۰/۳۰ |
۵ | ۲۰۰۴ | ۰۰۰/۸۳۴/۱۰۰ |
۶ | ۲۰۰۵ | ۰۰۰/۳۵۲/۹۰ |
۷ | ۲۰۰۶ | ۰۰۰/۹۸۹/۲۷۵ |
۸ | ۲۰۰۷ | ۰۰۰/۰۱۶/۲۸۰ |
۹ | ۲۰۰۸ | ۰۰۰/۲۶۶/۲۵۶ |
جغرافیای مسلمانان پرتغال
اسلام ، شش قرن پس از اخراج مسلمانان از پرتغال، بار دیگر با حرکتی توفنده بازگشته و ظهور مجدد خود را در نقاط مختلف این کشور جنوب غربی اروپا به نمایش گذاشته است.
مهاجرت مسلمانان کشورهای افریقایی و آسیایی به پرتغال، گرایش به اسلام در میان نسل نوی جامعه غربی و تاثیری که این دین الهی در مناسبات تازه جهانی ایفا می کند، همگی دست بدست هم داده است تا مسلمانان اکنون به بزرگترین اقلیت دینی در پرتغال تبدیل شوند. در حال حاضر نزدیک به ۵۰ هزار نفر مسلمان برابر با ۰/۴درصد جمعیت پرتغال در شهرهای لیسبون، لوزش ،ویلافرانکا ، کوئیمبرا، پورتو ، آلمادو، اورا ، سینترا ، پورتیمان و وفارو زندگی می کنند. مسلمانان اکنون بزرگترین اقلیت دینی در پرتغال را تشکیل می دهند و روز به روز بر شمار آنان به دلیل گرایش پرتغالی ها و نیز، افزایش ورود مهاجران مسلمان افزوده می شود.
از آنجا که مسلمانان پرتغالی از کشورهای سنیمذهب به این کشور آمدهاند، بیشتر مسلمانان این کشور از اهل سنت هستند اما شیعیان نیز یک جامعه کوچک مذهبی در این کشور دارند و دولت پرتغال آن را به رسمیت شناخته است.
شیعیان پرتغال که زمانیشمار آنان چند صدنفر بود و اکنون بسیار اندکند، عمدتا هندی تبار و از شیعیان گجرات هند یا خجه های هندی هستند که اوایل قرن نوزدهم به موزامبیک رفته و از آنجا وارد پرتغال شدند.
تشکل آنان وابسته به هیات مدیره شیعیان گجرات در لندن است و به همین دلیل، به مناسبت های مختلف مذهبی از جمله محرم، همواره یک روحانی از لندن به لیسبون اعزام می شود.
افزایش روز افزون شمار مسلمانان چه به صورت مهاجر یا مسافر ، وجود یک مسجد در لیسبون را برای اجتماعات آنان و برگزاری مراسم مذهبی ضروری ساخت. اهمیت مسجد تا به آن اندازه است که حتی پیش از تشکیل جامعه اسلامیلیسبون، کمیسیونی مرکب از ده نفر شامل پنج مسلمان و پنج کاتولیک در سال ۱۹۶۶میلادی برای ساخت مسجد از شهرداری لیسبون یک قطعه زمین درخواست کرده بود.
مسجد مسلمانان دارای یک شبستان بزرگ برای برگزاری نماز جماعت و جمعه با طبقه فوقانی که مخصوص بانوان است، یک کتابخانه، یک مدرسه برای تدریس عربی و مطالعات قرآنی، سالن ورزش و سالن اجتماعات است و بیشتر فعالیت های فرهنگی اعم از کنفرانسها، بحث و مناظره، اعیاد مذهبی و مراسم ازدواج مسلمانان در آنجا برگزار می شود. مسجد یک صحن و حیاط بزرگ، یک مناره و سه گنبد دارد.
شهرداری لیسبون به درخواست جامعه اسلامی، خیابانی را که مسجد لیسبون در آن قرار دارد، “خیابان مسجد” نامگذاری کرده است
اسلام در پرتغال، بازگشتی دوباره
اسلام، شش قرن پس از اخراج مسلمانان از پرتغال، بار دیگر با حرکتی توفنده بازگشته و ظهور مجدد خود را در نقاط مختلف این کشور جنوب غربی اروپا به نمایش گذاشته است.
مهاجرت مسلمانان کشورهای افریقایی و آسیایی به پرتغال، گرایش به اسلام در می ان نسل نوی جامعه غربی و تاثیری که این دین الهی در مناسبات تازه جهانی ایفا می کند، همگی دست بدست هم داده است تا مسلمانان اکنون به بزرگترین اقلیت دینی در پرتغال تبدیل شوند.
این وضعیت نه تنها نیاز به اماکن و تشکل های مذهبی اسلامیرا در پرتغال ایجاب می کند، بلکه به ظهور احزاب جدید متمایل به مسلمانان و مخالف با اقدامات فاشیستی و نژادپرستانه نیز در این کشور اروپایی منجر شده است.
در سایه این شرایط،دولتمردان پرتغالی نیز تلاش می کنند به تقویت همگرایی در جامعه پرداخته و ضمن بهرهگیری موثرتر از حضور مسلمانان در بخش های مختلف جامعه، در زمینه تامین نیازهای فرهنگی و دینی آنان همکاری کنند.
کمک به ساخت و تجهیز مسجد جامع لیسبون با همکاری دیگر کشورهای اسلامیو مسلمانان از جمله ایران و نامگذاری خیابان آن به نام “خیابان مسجد” نشانه روشنی از این همکاری است.
ورود اسلام به پرتغال
دین اسلام در قرون اولیه تاریخ خود، سرزمین های بسیاری را درنوردید، از خاورمیانه و افریقا و آسیا گذشت و گسترش خود را در قاره اروپا هم آغاز کرد.
اسلام آوردن بربرهای شمال آفریقا، راه را برای “موسی بن نصیر” که از سوی خلیفه “ولید بن عبدالملک” حکمرانی کل شمال آفریقا را برعهده داشت، هموار ساخت تا با کمک سردار نامدار خود، “طارق بن زیاد”، از تنگه جبل الطارق عبور کند و در اندک زمانی بخش عمده شبه جزیره ایبری در جنوب غربی اروپا که اسپانیا و پرتغال را در بر می گیرد، در حیطه قلمروی حکومت اسلامیدرآورد.
سلطه مسلمانان بر لیسبونـ یا آنگونه که عرب ها می گفتند،”الاوشبونا”-، بیش از چهار قرن (۷۱۴-۱۱۴۷میلادی) به طول انجامید و تاثیر عمیقی بر زبان، فرهنگ و تاریخ مردم پرتغال گذاشت. زمانی که پرتغال به تصرف مسلمانان درآمد، مسیحیان از طریق پرداخت جزیه توانستند حیات و آداب، رسوم و اعتقادات خود را حفظ کنند.
یک لیسبون اسلامی
شهر لیسبون در قرن دهم میلادی مرکز سیاسی، اداری، اقتصادی و مذهبی غرب اندلس (قلمرو حکومت اسلامیکه بخش های گستردهای از اسپانیا و پرتغال را در بر می گرفت)، بود.
لیسبون اسلامی، منطقهای بود که تمامیشبه جزیره ستوبال شامل شهرهای آلمادا، پالملا، آلکاسر، سینترا و سایر روستاهای منطقه کنونی لیسبون را در بر می گرفت.
لیسبون، محدودهای را در بر می گرفت که با دیوارهای دو قلعه بزرگ (دژ) یکی در “الکاسووا” بر روی تپه و دیگری در “سرکامورا” در کنار رودخانه مشخص می شد.
سلطه مسلمانان در خلال قرون متمادی، بافت شهری لیسبون را تغییر داد، به گونهای که امور اداری، سیاسی و نظامیدر قلعه الکاسووا متمرکز گشت و زندگی مذهبی در اطراف مسجد و دیگر فعالیت های مرتبط با آن همچون حمام ها، مسافرخانه ها، مدارس، و بازار در حول و حوش آن قرار گرفت.
مطالعات و عملیات باستانشناسی نشان می دهد شماری از اماکنی که اکنون کلیساها و پرستشگاه های مسیحیان به شمار می روند، قبلا مسجد و محل عبادت مسلمانان بوده است.
حفاری هایی که در سال ۱۹۹۰میلادی در دالان کلیسای مرکزی لیسبون صورت گرفت، موید آن است که این کلیسا در محوطه شبستان مسجد ساخته شده است.
نمای بیرونی کلیساهای باسابقه پرتغال و حتی نوع سنگی که در آن به کار رفته است نیز به وضوح از پیشینیه تاریخ اسلامیآن ها حکایت دارد. در اینگونه اماکن، فضاهای وضوخانه به خوبی قابل رویت است.
عمده آثار اسلامیآن دوران و نماهای بهجای مانده از آن متعلق به قرون یازدهم و دوازدهم میلادی است. حتی در حفاری خانه های رومیپرتغال نیز گنج هایی که صدها سکه اسلامیبا عیار بالا، ظروف نقرهای و اشیای گرانبهای متعلق به دوران حاکمیت مسلمانان را دارد، کشف شده است.
پایان سیطره مسلمانان
پیروزی مسیحیان بر مسلمانان در قرن دوازدهم میلادی به تولد پرتغال به عنوان یک کشور مستقل انجامید که تا آن زمان بخشی از اسپانیا به شمار می رفت. باز پسگیری لیسبون از دست مورها توسط دون آفونسو هنریک در سال ۱۱۴۷به معنای پایان حضور مسلمانان در این شهر بود.
پس از شکست در لیسبون، مسلمانان در خارج از دیوارهای شهر بخش مسلمان نشین آن را تشکیل دادند و به موجب اولین فرمانی که توسط آفونسو هنریک در سال ۱۱۷۰صادر شد، در شهرهای لیسبون، آلمادا، پالملا و آلنکر وضعیت ویژهای یافتند.
هنریک در فرمان خود، ضمن پذیرش هویت مذهبی و فرهنگی مسلمانان به آنان اجازه داده بود مراسم مذهبی خود را به جای آورده و زبان عربی را تدریس کنند. همچنین ساکنان بخش مسلماننشین شهر از آن پس در حفظ و حراست از تمدن اسلامیبه مشارکت گرفته شدند.
اما این وضع چندان دوام نیاورد زیرا در دسامبر ۱۴۹۶دون مانوئل اول فرمان اخراج مسلمانان و یهودیان را در صورتی که به دین مسیح نگروند، از پرتغال صادر کرد.
زبان عربی، یک یادگار ماندگار
اگرچه پس از سقوط حکومت اسلامی، مسلمانان پرتغال به دستور پادشاهان متعصب کاتولیک از صحنه آن کشور حذف شدند، اما تاثیر آن بر فرهنگ و معماری این کشور چنان عمیق بود که پادشاهان مذکور با همه تلاشهایشان، قادر با نابودی همه نشانههای وجود مسلمانان نگشتند.
اکنون، نیم نگاهی به اشکال مارپیچ خیابان های لیسبون و ساختمان های قدیمیآن و شیوه ساختوساز آن، حضور مسلمانان را در قرن های گذشته به خوبی نشان می دهد. علاوه بر آن، لغات عربی بسیاری هنوز در زبان پرتغالی رواج دارد که با گذشت زمان، جای خود را در این زبان تحکیم کردهاند.
به گفته زبانشناسان، اکنون دست کم ششصد لغت عربی در زبان پرتغالی وجود دارد که در زندگی روزانه، فعالیت های اقتصادی، معماری، مواد خوراکی، پوشاک، نهادها، امور اداری، لوازم خانگی، گیاه شناسی، زمینه های مختلف علوم و معارف و اسامیشهرها، اماکن و رودخانه های این کشور اروپایی به کار می رود.
شهر لیسبون، یکی از نمونه های حضور زبان عربی است که در آن می توان نام هایی مانند “محله الفوندان”، “بنبست الفورجا”، “پاساژ الماجم”، “خیابان القیدان”، “خیابان الفاندجا”، “میدان الولد”، “میدان الجیش” ، “خیابان الکانترا” و مانند آن را روزی چند بار شنید.
حضور دوباره مسلمان
به رغم صدور فرمان “دون مانوئل اول”، تماس میان دو فرهنگ اسلامیو پرتغالی قطع نشد. در قرن پانزدهم، با گسترش دریانوردی و بهرهگیری غرب از دانش و فرهنگ اسلامی، شرق و غرب به یکدیگر بیشتر نزدیک شدند و تماس های نظامی، تجاری و دیپلماتیک خود را با مسلمانان افزایش دادند.
پرتغال نیز از چنین روندی مصون نبود. بااین حال، پس از اخراج مسلمانان در قرن پانزدهم، اولین گروه آنان در نیمه دوم قرن بیستم بطور دائم پا به این کشور کاتولیک گذاشتند. آنان گروهی دانشجو بودند که از مستعمرات افریقایی به پرتغال آمده بودند.
همین گروه، پایهگذار جامعه اسلامیلیسبون در سال ۱۹۶۸میلادی شد. آنان این تشکل را به عنوان یک انجمن مذهبیـ فرهنگی و متعلق به تمام مسلمانان پرتغال معرفی کردند. بر اساس اعلامیه ۶آوریل ،۱۹۶۸بنیانگذاران این جامعه را افرادی به نام “سلیمان ولی محمد”، “عبدالمجید عبدالدارم وکیل”، “محمد ادریس دارم وکیل” و “ابراهیم مالیدو” تاسیس کردند.
پس از وقوع انقلاب جمهوری یا میخک در ۲۵آوریل سال ،۱۹۷۴شمار ورود مهاجران از مستعمره های مسلمان افریقایی پرتغال به ویژه موزامبیک و گینه افزایش یافت.
با افزایش حضور مسلمانان، جامعه اسلامیلیسبون به عنوان تشکلی که نه تنها باید از اعضای خود حمایت اخلاقی بدست آورد بلکه درک بهتری از دین و فرهنگ آنان به دیگران ارایه دهد، جایگاه مهمتری بدست آورد.
به این ترتیب، این تشکل به یک نهاد مرجع تبدیل شد که مسلمانان مختلف حاضر در پرتغال به ویژه لیسبون را تحت پوشش خود گرفت و تلاش کرد تا به حل سوالات و رفع نیازهای آنان ویژه در حوزه دینی پاسخگو باشد.
در حال حاضر نزدیک به ۵۰هزار نفر مسلمان برابر با ۰/۴درصد جمعیت پرتغال در شهرهای لیسبون، لوزش ، ویلافرانکا، کوئیمبرا، پورتو ، آلمادو، اورا ، سینترا ، پورتیمان و وفارو زندگی می کنند.
مسلمانان اکنون بزرگترین اقلیت دینی در پرتغال را تشکیل می دهند و روز به روز بر شمار آنان به دلیل گرایش پرتغالی ها و نیز، افزایش ورود مهاجران مسلمان افزوده می شود.
از آنجا که مسلمانان پرتغالی از کشورهای سنیمذهب به این کشور آمدهاند، بیشتر مسلمانان این کشور از اهل سنت هستند اما شیعیان نیز یک جامعه کوچک مذهبی در این کشور دارند و دولت پرتغال آن را به رسمیت شناخته است.
شیعیان پرتغال که زمانیشمار آنان چند صدنفر بود و اکنون بسیار اندکند، عمدتا هندی تبار و از شیعیان گجرات هند یا خجه های هندی هستند که اوایل قرن نوزدهم به موزامبیک رفته و از آنجا وارد پرتغال شدند.
تشکل آنان وابسته به هیات مدیره شیعیان گجرات در لندن است و به همین دلیل، به مناسبت های مختلف مذهبی از جمله محرم، همواره یک روحانی از لندن به لیسبون اعزام می شود.
مسجد جامع لیسبون
افزایش روز افزون شمار مسلمانان چه به صورت مهاجر یا مسافر ، وجود یک مسجد در لیسبون را برای اجتماعات آنان و برگزاری مراسم مذهبی ضروری ساخت.
اهمیت مسجد تا به آن اندازه است که حتی پیش از تشکیل جامعه اسلامیلیسبون، کمیسیونی مرکب از ده نفر شامل پنج مسلمان و پنج کاتولیک در سال ۱۹۶۶میلادی برای ساخت مسجد از شهرداری لیسبون یک قطعه زمین درخواست کرده بود. بااین حال، به درخواست آنان وقعی نهاده نشد تا آنکه انقلاب میخک به وقوع پیوست و جامعه اسلامیلیسبون حضور خود را بطور رسمیاعلام کرد.
پس از انقلاب میخک در ۲۵آوریل ،۱۹۷۴شهرداری لیسبون با پیشنهاد واگذاری زمینی واقع در خیابان ژوزه مالیوآ برای ساخت مسجد و ارگان های فرهنگی مسلمانان موافقت کرد.
کلنگ ساخت مسجد پنج سال بعد، در ۱۷ژانویه ۱۹۷۹به زمین زده شد و پس از تلاش ها و حمایت های فراوان، سرانجام مسجد جامع لیسبون در ۲۹مارس ۱۹۸۵ ـ ۲۲سال پیش ـ به بهرهبرداری رسید.
بسیاری از کشورهای اسلامیاز جمله جمهوری اسلامیایران، عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، لیبی، اردن، مصر، عمان، پاکستان و لبنان و بسیاری از مسلمانان و غیرمسلمانان در مراحل مختلف، به ساخت مسجد کمک کردند و در به ثمر رساندن آن، شهردارانوقت پرتغال شامل مهندس آلیلینو ریبیرو ماشادو، مهندس ابکاسیا کوروژ، دکتر جورج سامپایو و دکتر ژوان سوارش حمایت های فراوانی را به عمل آوردند.
مسجد مسلمانان دارای یک شبستان بزرگ برای برگزاری نماز جماعت و جمعه با طبقه فوقانی که مخصوص بانوان است، یک کتابخانه، یک مدرسه برای تدریس عربی و مطالعات قرآنی، سالن ورزش و سالن اجتماعات است و بیشتر فعالیت های فرهنگی اعم از کنفرانسها، بحث و مناظره، اعیاد مذهبی و مراسم ازدواج مسلمانان در آنجا برگزار می شود. مسجد یک صحن و حیاط بزرگ، یک مناره و سه گنبد دارد.
شهرداری لیسبون به درخواست جامعه اسلامی، خیابانی را که مسجد لیسبون در آن قرار دارد، “خیابان مسجد” نامگذاری کرده است.
کاشیکاری مسجد جامع لیسبون
جمهوری اسلامیایران از ابتدای شکلگیری مسجد جامع لیسبون در کنار سایر کشورهای اسلامیدر بنا و تزئین مسجد همکاری شایانی کرده است.
سفارت ایران در ادامه این همکاری ها و کمک به وجود مسجدی در شان مسلمانان، در ۲۰اکتبر ۲۰۰۴با امضای قراردادی با جامعه اسلامیلیسبون کاشکاری آن را بر عهدهگرفت.
با امضای این قرارداد، چندتن از هنرمندان ایرانی از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه و آستان قدس رضوی برای انجام کاشیکاری به لیسبون عزیمت کردند و پس از سه سال فعالیت، ماه جاری کاشیکاری مسجد را به پایان بردهاند.
اکنون سردر، محراب، مناره، کتیبه های داخل مسجد و گنبدهای بزرگ و کوچک آن به کاشی های رنگین لاجوردی، سبز و آبی آسمانی منقش به آیات قرآن کریم که ویژه معماری ایران اسلامیاست، آراسته شده و شکوه و جلوه آن، توجه هر بینندهای را به خود جلب می کند.
پایان رسمیکاشیکاری و بهرهبرداری از آن قرار است ماه جاری با حضور هیاتی از ایران و با شرکت مسلمانان و مقام های پرتغالی در لیسبون جشن گرفته شود.
در این میان، ایران نه تنها به ایجاد مکانی در خور مسلمانان در لیسبون کمک کرده بلکه اثری جاویدان از فرهنگ ایرانی و اسلامیرا از خود به یادگار گذاشته است که در طول اعصار خواهد درخشید و نام و یاد ایران اسلامیرا در سرزمین پرتغال زنده و جاویدان نگاه خواهد داشت.
آئین عزاداری پرتقال عاشورا در پرتغال
با گسترش اسلام در جنوب اروپا ، بخصوص اسپانیا ، حضور مسلمانان در پرتغال بیش از ده قرن به طول انجامید. در طی این مدت مردم پرتغال بی آنکه هیچ اجبار و اکراهی وجود داشته باشد. با آزادی به اسلام گرویدند. در این دوره مساجد زیادی در سرتاسر پرتغال بنا گردید که بیشتر آن ها بعد از شیوع مسیحیت به کلیسا تبدیل شد. بعد از انقلاب ۱۹۷۴ و استقلال مستعمرات سابق پرتغال شمار زیادی از شهروندان کشورهای مستعمره بهاین کشور پناهنده شدند که تعداد آن ها هفت هزار نفر بود. اکنون جوامع مسلمان در پرتغال شمار خود را بالغ بر پانزده هزار نفر می دانند. مسلمانان در انجام فرایض دینی خود مقید هستند و هر جمعه در مسجد بزرگ جامع شهر نماز جمعه برگزار می کنند. مسلمانان شیعه نیز در انجام فرایض و آداب و سنن مذهبی خویش متعدند. رهبر شیعیان لیسبون بشیر رحمت الله و جانشین وی آقای بشیر است.
همه ساله مراسم تاسوعا ، عاشورا و شام غریبان در محل (محفل شیعیان امام زمان (عج) در شهر (آلمادا) واقع در نزدیکی لیسبون برگزار می شود.) در این مراسم پس از مداحی ، سینه زنی ، نوحه خوانی و سخنرانی ، نماز جماعت برگزار می گردد و در پایان حاضران اطعام می شوند.
تعداد تقریبی شیعیان شرکت کننده در این مراسم هشتاد نفر است که حدود پنجاه نفر آن ها مرد و سی نفر زن هستند. تعداد کل مسلمانان پرتغال حدود پانزده هزار نفر ذکر شده است که عمدتاً مسلمانان مهاجر از هندوستان ، موازامبیک، گینه، بیسائو، آنگولا و پاکستان و سنی مذهب هستند.
میزان تأثیر مراتب در حد متوسط است و بازتاب خارجی ندارد مراسم به صورت سنتی و تاریخی برگزار می شود و آمیخته به خرافات نیست. به دلیل گسترده نبودن مراسم ، تا کنون موضعی اتخاذ نشده است. محفل شیعیان لیسبون با نام (محفل شیعیان امام زمان (عج)) تنها مرکز مربوط به اهلبیت بوده و مسجد لیسبون مهمترین مرکز تجمع برادران اهل تسنن است.