[ad_1]
زندگی فریدا کالو در مکزیکوسیتی آغاز شد و خاتمه یافت؛ در خـانهای کـه بـه «خانهٔ آبی» موسوم بود. در شش سالگی به فلج مبتلا شد و همین باعث شد تا پای راستش همواره از پای دیگر لاغرتر بماند. در دبیرستان بود که نخستین بار با همسرش -ریورا- نقاش دیـواری مشهور مکزیکی ملاقات کـرد.
در ۱۷ سپتامبر ۱۹۲۵، در حدود ۱۸سالگی تصادف شدید کرد که منجر به جراحاتی شدید شد که به صورت رنج و خستگی مزمنی تا پایان عمر او باقی ماند و تأثیر عمیقی در مفاهیم و مضامین آثارش برجای گذاشت.
آگهی متنی میانمتنی:
استقامت فـریدا و شوق وافر به زندگی، باعث بقا و تجدید حیات او شد. فریدا در بستر شروع به نقاشی کرد، حرفهای که تا پایان عمر او باقی ماند. مدتی پس از این حادثه بود که یک دوست نزدیک او را بـا مـجامع هنری مکزیکو آشنا کرد.
فریدا در سال ۱۹۲۹با دیگو ریورا ازدواج کرد، ازدواج پیچیدهای که بر تلاطم و کشمکش زندگیاش افزود. علیرغم این پیچیدگی روابط، ریورا کمکهای زیادی به او کرد. او بود که فریدا را بـه پوشـیدن لباسهای مکزیکی سنتی و استفاده از زیورآلات غریب تشویق کرد. این پوشش و هماهنگی آن با فرم چهره و ابروی پیوستهاش، علامت مشخص فریدا شد.
او خشم، آسیب و عدم توفیق از این ازدواج طوفانی و رنج عـمیقی را کـه از حادثه تصادف متحمل شده بود، به آثارش متصل کرد. فریدا در سراسر جهان علاقمندان فراوانی داشت، هنگام سفر به پاریس ملاقاتی با پیکاسو داشت و بر جلد نشریات فرانسوی ظاهر شـد. وی تـنها یـک نمایشگاه در مکزیکو داشت، در بهار ۱۹۳۵، هـنگامی کـه از لحـاظ سلامتی در وضع بسیار بدی بود، دقایقی بعد از افتتاح نمایشگاه و ورود مهمانها صدای آژیر آمبولانس شنیده شد. و در همان سال به خاطر ابـتلا بـه قـانقاریا پای راستش را از پایین زانو بریدند و این مساله باعث افسردگی شـدید وی شد. فریدا دوبار اقدام به خودکشی کرد. او در ۱۳ جولای ۱۹۵۴ درگذشت.
آخرین کلماتش هنگام مرگ چنین بود:
«امیدوارم این عـزیمت سـرشار از شادی باشد و امیدوارم که دیگر هیچ گاه بازنگردم.»
در پاسخ به ایـن پرسش که انگیزه فریدا کالو از کشیدن خودنگارههایش چه بود، گور فرآناس دوست نزدیک او گفته است؛ هدف نهایی فریدا بـرای نـقاشی کردن نجات خودش، تحمل کردن و بالاخره شکست دادن مرگ بود.
شیوه و روش فـریدا در کـار هرگز تغییر نکرد. چهره او در آثارش همیشه جدی و موقر است و هنگامی که در آثارش از قبیل میمون، سگ و طـوطی اسـتفاده مـیکند، قصد دارد تا نوعی همدردی در مرگ و درد را نشان دهد.
[ad_2]