یکی از پایدارترین فرایندهای جامعه بشری فرایند شهرنشینی بوده که در سده بیستم شتاب بیشتری یافت و رشد آن در سده بیست و یکم به حدی رسید که پدیدهای تحت عنوان شهری شدن جهان به وجود آمد. قدمت و اهمیت شهرنشینی و عنایت صاحبان قدرت، اندیشمندان همه قرون و عصرها را واداشته تا بر جنبههای مختلف جسم و روح شهر درنگ کنند و بکوشند تا قانونمندیهای زندگی را دریابند و بر پایه یافتههای خود به طراحی و برنامهریزی شهری دست یازند و برای مسائل و مشکلات شهر و شهرنشینی چارهجویی کنند، روی آوردن سیلوار آدمیان به شهرها، انبوهی و ازدحام جمعیت شهرها را با مشکلات متعددی نظیر زیست محیطی، بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی روبرو میسازد.
پس ما اکنون شهری داریم با مسائل و مشکلات بسیار که چه بخواهیم و چه نخواهیم باید در آن زندگی کنیم، در واقع ما وارث معضلاتی هستیم که خود بر خود تحمیل نموده ایم و گریزی از آن نیست.
وجود معضلهای بزرگ شهری مانند ترافیک، رعایت نکردن قوانین عبور و مرور و … از سوی شهروندان علاوه بر گسترش زمینههای بیاعتمادی میان شهرنشینان در پارهای مواقع میل به قانونگریزی را در جوامع دامن زده است. هر شهری در کنار ساخت فضاها و کالبد شهر، نیازمند برقراری روابط معقول بین محیط طبیعی و فیزیکی با وضع اجتماعی و فرهنگی است، به طور معمول ریشه بسیاری از بحرانهای بزرگ و زنجیرهای را باید در ضعف فرهنگ بومی و محلهای دنبال کرد و لذا لازمه حل مسائل شهری و بحرانها، اصلاح رفتار شهروندان و وجود فرهنگ مناسب شهرنشینی است، دو مقولهای که پایه و اساس پایداری و دوام شهر است. همه اجزای شهر باید با در نظر گرفتن نقش فرهنگ در مناسبت اجتماعی شهر، تأسیسات شهری، نظام حمل و نقل، کالبد شهر و کاربرهای شهری سعی کنند تعادل لازم را به وجود آورند.
در حال حاضر از فناوری اطلاعات استفادههای مؤثری در زمینههای مختلف به خصوص معماری و شهرسازی میشود و اطلاعات مفیدی را در زمان کوتاه با صرف هزینه کم در اختیار شهروندان قرار میدهد. پس اولین گام در ارتقای فرهنگ شهرنشینی اطلاع رسانی و آگاهی بخشیدن به شهروندان است. برای انجام این امر مهم، ادارات و نهادهای مربوطه با همکاری، تعاون و تعامل در تحقق آن سعی کنند و متناسب با شرایط و موقعیت اجتماعی و فردی، بهترین وسیله اطلاعاتی انتخاب و با کیفیت عالی در اختیار شهروندان قرار داده شود. به عنوان مثال طرح آموزش شهروندی با همکاری آموزش و پرورش میتواند در فراگیری فرهنگ شهرنشینی مؤثر واقع شود.
مفهوم شهروند
شهروندی همانطور که روشن است از مشتقات شهر است . شهروندی را قالب پیشرفتهٔ «شهرنشینی» میدانند. به باور برخی از کارشناسان، شهرنشینان هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام گذارده و به مسئولیتهای خویش در قبال شهر و اجتماع عمل نمایند به «شهروند» ارتقاء یافتهاند.
مطالعه علمی شهروندی و فرهنگ آن از قرن ۱۹ شکل گرفته است. در زبان فارسی پسوند “وند” در اصطلاح شهروند نوعی مالکیت را برای اهالی و ساکنان یک شهر به عنوان صاحب و مالک آن، بیان می کند. در حوزه فرهنگ شهروندی شهروندی شامل “مسئولیت پذیری شهری، قانون مند بودن شهروندان، هنجار پذیری از الگو های شهرنشینی” شده است، ابن خلدون در قالب “علم عمران” به بررسی پدیده شهروندی و شکل گیری فرهنگی آن اشاره می کند؛ هابز از نخستین نظریه پردازان سیاسی که در اندیشه های خود اشاره به فرهنگ شهروندی و بسط نظریه های مشارکت شهروندی می کند، و دیدگاه بدبینانه داشته است. در اندیشه مارشال در حوزه فرهنگ شهروندی، اشاره به سه نوع حقوق ( مدنی- سیاسی- اجتماعی) شده، در اندیشه ترنر، حوزه فرهنگ شهروندی و شکل گیری آن اشاره به چهار منبع اساسی ” هویت- حقوق- منابع اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی- جماعت” شده است. پارسنز در حوزه شهروندی ابتدا تأکید بر حفظ دموکراسی در آمریکا، و تأکید بر ارزش های فرهنگی ریشه دار جامعه و استمرار آن در حوزه زندگی اجتماعی شده است. پوپر تکیه بر هویت مدنی در قالب مفهوم فرهنگ شهروندی کرده است. درشکل گیری هویت فرهنگ شهروندی یکسری از نهاد های اجتماعی چون رسانه ها و مطبوعات، احزاب سیاسی و… با توجه به اهداف و کاربری هایشان در شهر اثر گذارند. در واقع غنای فرهنگ ایرانی در زمینه شهروندی از یک بار معنوی ویژه بر خوردارست، برای نمونه واژه “اهل” در فرهنگ ایرانی حاکی از سنخیت( هویت) شهروند با محل فرهنگ زندگی اش دارد. واژه ” ساکن” نیز حکایت از روابط روانی شهروندان با محل زندگی خویش و نقش آنان دارد. امروزه در ایران پدیده شهروندی و فرهنگ آن در مطالعات علمی ما متأثر از جامعه مدنی ( غرب) است و ما در تکامل فرهنگ شهروندی خود باید اشاره به تنظیم امور بر اساس مبانی و معیار های الگوی “ملی، منطقه ای و محلی” کنیم.
در تعریف شهروند می توان گفت که شهروند کسی است که حقوق فردی و جمعی خود را می شناسد و از آنها دفاع می کند، قانون را می شناسد و به آن عمل می کند و از طریق آن مطالبه می کند، از حقوق معینی برخوردار است. می داند که فرد دیگری هم حضور دارد و دفاع از حقوق او یعنی دفاع از حقوق خودش و فردی که در امور شهر مشارکت دارد. پس شهروند نه تنها به معنای سکونت در یک شهر به مدت مشخص که به معنای مجموعه ایی از آگاهی های حقوقی، فردی و اجتماعی است.
عناصری نظیر هویت ملی و تعلقات اجتماعی- فرهنگی و مشارکت سیاسی از عناصر مهم در مفهوم شهروندی است ولی در یک جامعه مدنی حقوق یک فرد عبارتند از:” حقوق اساسی به معنای حقوق بنیادی شهروندان یک جامعه، حقوق سیاسی به معنای حق مشارکت در فرآیندهای سیاسی، حقوق اجتماعی که در برگیرنده حقوق اقتصادی و نیز حداقل استانداردهای زندگی درتسهیلات اجتماعی است.”
حقوق ملت در قانون اساسی طی اصل های ۱۹ تا ۴۲ حقوق بنیادی تک تک افراد ملت ایران را چنین بر
می شمرد:( آنچه می آید خلاصه ایی از متن اصول است بدون مخدوش شدن مفهوم آن):
- حق تساوی بدون درنظر گرفتن، رنگ، نژاد و زبان( اصل ۱۹)
- برابری زن و مرد تحت حمایت قانون( اصل ۲۰)
- رعایت حقوق زن بر اساس موازین اسلامی( اصل ۲۱)
- مصونیت حیثیت جان، مال، حقوق، مسکن و شغل افراد( اصل ۲۲)
- ممنوعیت تفتیش عقاید( اصل ۲۳)
- آزادی نشریات و مطبوعات( اصل ۲۴)
- ممنوعیت هرگونه تجسس در نامه، مکالمات تلفن و مخابراتی…( اصل ۲۵)
- آزادی احزاب و جمعیت ها اعم از سیاسی و صنفی و دینی با رعایت احترام به اصول جمهوری اسلامی( اصل ۲۶)
- آزادی تجمعات و راه پیمایی ها( بدون حمل اسلحه) ( اصل ۲۷)
- آزادی در انتخاب شغل( اصل ۲۸)
- برخورداری از تامین اجتماعی(اصل ۲۹)
- آموزش و پرورش رایگان( اصل ۳۰)
- داشتن مسکن مناسب( اصل ۳۱)
- ممنوعیت دستگیری بدون حکم قانونی، در صورت وجود حکم قانونی، تفهیم اتهام بلافاصله و به صورت کتبی باید انجام شود. ( اصل ۳۲)
- ممنوعیت تبعید و یا اقامت اجباری بدون دلایل قانونی( اصل ۳۳)
- دادخواهی حق مسلم هر فرد است( اصل ۳۴)
- حق انتخاب وکیل(اصل ۳۵)
- حق اعمال مجازات تنها از سوی دادگاه و به حکم قانون( اصل ۳۶)
- اصل بر برائت است مگر عکس آن ثابت شود( اصل ۳۷)
- ممنوعیت هر گونه شکنجه( اصل ۳۸)
- ممنوعیت هتک حرمت متهمان( اصل ۳۹)
- اعمال حق نباید وسیله اضرار به دیگران و یا تجاوز به منافع عمومی گردد( اصل ۴۰)
- تابعیت ایرانی حق هر فرد ایرانی است( اصل ۴۱)
- اتباع خارجی می توانند به تابعیت ایرانی درآیند( اصل ۴۲)
پژوهشی توسط ” لی ونگ آن “در سطح آسیا انجام شده و ۱۳ ویژگی زیر را برای شهروند مؤثر برشمرده است:
- از حوادث و مشکلات جاری جامعه آگاهی داشته باشد.
- در مسائل ، مشکلات و امور جامعه ملی و محلی مشارکت فعال داشته باشد.
- در قبال وظایف و نقش های تفویض شده مسئولیت پذیر باشد.
- نگران و دل مشغول رفاه و آسایش دیگران باشد.
- رفتار و عملکرد وی مبتنی بر اصول اخلاقی باشد.
- نسبت به قدرت افرادی که دارای موقعیت مدیریتی و نظارت هستند پذیرش داشته باشند.
- توانایی بررسی و انتقاد از عقاید و ایده ها را دارا باشد.
- توانایی اتخاذ تصمیمات آگاهانه را دارا باشد.
- درباره حکومت و دولت خود آگاهی و دانش کافی داشته باشد.
- دارای حس وطن پرستی باشند.
- نسبت به مسئولیت های خاص پذیرش و مسئولیت داشته باشد.
- از جامعه جهانی و مسائل و روندهای آن آگاهی داشته باشد.
- به وجود تکثر و تنوع در جامعه احترام قائل باشد.(۵)